انجمن ناولز

✦ اینجا جایی است که واژه‌ها سرنوشت می‌سازند و خیال، مرزهای واقعیت را درهم می‌شکند! ✦ اگر داستانی در سینه داری که بی‌تاب نوشتن است، انجمن رمان‌نویسی ناولز بستری برای جاری شدن قلمت خواهد بود. بی‌هیچ مرزی بنویس، خلق کن و جادوی کلمات را به نمایش بگذار! .

ثبت‌نام!

نقد نقد دلنوشته‌ی برشی از نامه| رحیمه محرابی کاربر انجمن ناولز

NEGINNEGIN is verified member.

ژنرال
کادر مدیریت
ژنرال
تاریخ ثبت‌نام
8/6/24
نوشته‌ها
328
  • موضوع نویسنده
  • #1
نام دلنوشته: برشی از نامه

ای عزیزِ ناشناخته من!
بی‌آنکه در اقیانوس چشمانت‌ات غرق شده باشم و یا حتی نامت را بدانم،
دیوانه‌وار دل به‌عشقت سپرده‌ام.
برای تویی‌که قسمت اعظم دعا‌هایم را به‌خود اختصاص داده‌ای، متعهد مانده‌ام.
شاید این‌جا همان نقطه‌ی است که تسلیم سرنوشت شده‌ام.
اما تو کجایی؟
آیا از اشتیاق بی‌پایانم برای دیدارت خبری داری؟
آیا آگاه هستی از قلبی که تنها تو را سزاوار عشق‌ورزیدن دانسته و در دلتنگی‌‌ات چه زجر‌های کشیده؟
آیا از سنگینی هوای دلم که در انتظارت تیره و تار شده، خبری داری؟
همین که فهمیدی، بیا!
دستم را بگیر و مرا از این دنیا و آدم‌هایی که نقاب مهربانی بر چهره دارند، به جایی دور و ناشناخته ببر؛ جایی که فریب و تظاهر رنگ ببازد و حقیقت چون آفتاب بدرخشد. بگذار در آن سرزمین دور، آرامش را در آغوش بکشیم و با قلب‌هایی آزاد و بی‌پیرایه زندگی کنیم.

دلنوشته‌ برشی از نامه
 
آخرین ویرایش:
  • موضوع نویسنده
  • #2

1726327924164.webp


نویسنده عزیز از اینکه به تیم منتقدان ما اعتماد کردید سپاسگزاریم.
باشد که این نقد مایه پیشرفت و شیوایی قلم شما شود.
نقد پذیری و حفظ احترام و آرامش و جلوگیری از ایجاد تنش نشاندهنده شخصیت والای شما نویسنده گرامی است.
پس از قرار گرفتن نقد نامه تا ۲ روز فرصت پاسخدهی به منتقد را دارید ؛ لطفا از بی احترامی و بحث خودداری کنید.
منتقد شما: @NEGIN
 
  • موضوع نویسنده
  • #3
نقد کلی دلنوشته:

دلنوشته‌ای با عنوان «برشی از نامه»، به‌ظاهر باید حسی از صمیمیت، شخصی بودن و گفت‌وگوی دوطرفه داشته باشد، اما متن عملاً بیشتر شبیه یک مونولوگ مبهم و بی‌سرانجام بود.
زبانِ اثر نه قدرت القای احساس دارد، نه اندیشه‌ای قابل تأمل منتقل می‌کند. نویسنده در تله‌ی شعارزدگی و جملات بی‌جان افتاده، و اثری خلق کرده که بیشتر تلاش برای دل‌نوشته به‌نظر رسیدن دارد تا آن‌که واقعاً دل‌نوشته باشد.



نقد عنوان دلنوشته:

در ظاهر، عنوان انتخاب‌شده جذاب است.
«برشی از نامه»
نوید یک لحظه‌ی شخصی، خاص و پرحس را می‌دهد. و اما مشکل اصلی، متن هیچ تناسبی با این عنوان ندارد. نه فرم نامه‌گونه دارد، نه برشی مشخص.

مثلاً انتظار می‌رفت چیزی مثل این باشد:
"تو نوشتی که من هنوز برایت مهمم…"
اما متن ناگهان با جملات بی‌مخاطب آغاز شد:
«فرقی ندارد صدای خنده‌ات یا لرزش بغضت…»
بدون هیچ نشانه‌ای از گفت‌وگو یا ارجاع به شخصی خاص. بنابراین، عنوان انتخاب‌شده صرفاً زیباست، اما گول‌زننده و بی‌ربط به محتواست.



نقد مقدمه:

دلنوشته بلافاصله با یک جمله‌ی گنگ و کلیشه‌ای آغاز می‌شود:
«فرقی ندارد صدای خنده‌ات یا لرزش بغضت، هرچه باشد تویی و تو همیشه تماشایی‌ترین لحظه‌ای.»
این آغاز نه مقدمه است، نه معرفی فضا، نه ایجاد انتظار در خواننده. بیشتر شبیه جمله‌ای اینستاگرامی است. نه تصویر مشخصی دارد، نه بار احساسی تازه‌ای. چنین شروعی نشان دهنده آن هست که نویسنده هنوز نمی‌داند به کجا می‌خواهد برود یا چه می‌خواهد بگوید.



نقد از نظر ساختمان نوشته:

ساختار دلنوشته پراکنده، بی‌جهت و فاقد خط سیر است. جمله‌ها صرفاً کنار هم چیده شده‌اند، بدون اتصال معنایی یا عاطفی. مثلاً این دو جمله پشت هم آمده:

«تو همیشه می‌مانی و این منم که خسته از تمام این دل‌بستن‌ها و بریدن‌ها، بی‌آن‌که بخواهم، دوباره به تو می‌رسم...
به تویی که دیگر نه "ما" داری، نه "من" دارد، فقط تویی!»
اینجا هیچ روند منطقی یا احساسی وجود ندارد. جمله اول با «می‌مانی» امیدواری می‌دهد، جمله‌ی دوم ناگهان واژگونی شدید دارد و مخاطب را سردرگم می‌کند. این نوع پریدن‌های بی‌منطق، متن را دچار اختلال کرده.



نقد از نظر علائم نگارشی:

متن از نظر نگارشی بسیار ضعیف و پراشکال است. جمله‌ها بدون نقطه، بدون ویرگول، یا با استفاده مفرط از "..." نوشته شده‌اند:

«میدانی؟ دلم که می‌گیرد، جانم از هرچه و هرکه هست سیر می‌شود…»
علامت سؤال برای «می‌دانی؟» خوب است، اما جمله‌ی بعدی نیاز به جدا شدن با نقطه یا ویرگول دارد. استفادهٔ افراطی از "..." در کل متن، اثر را خسته‌کننده و مصنوعی کرده.



نقد از نظر آرایه‌های ادبی:

آرایه‌ها یا بسیار کلیشه‌ای‌اند یا در جای اشتباه به کار رفته‌اند. مثلاً:

«سهمم از تو، ردّ پایت بر روی خاطره‌هام بود.»
این استعاره (رد پا روی خاطره‌ها)، بارها استفاده شده و هیچ تازگی ندارد. نه تصویری تازه خلق شده، نه ارتباطی عمیق‌تر ساخته. یا مثلاً:
«من آدم دل کندن نبودم، ولی دل کندن از تو شبیه شکستن نبود، شبیه فرو ریختن بود.»
مقایسه‌ی "شکستن" و "فرو ریختن" می‌توانست تأثیرگذار باشد اگر پرداخت عاطفی عمیق‌تری داشت، اما در این شکل خام و سریع، تبدیل به شعاری خشک شده.



نکات کلیدی برای دل‌نویس:

1. زبانت را شخصی کن: از کلی‌گویی و واژه‌های دم‌دستی فاصله بگیرید. مثل:
«خاطره»
«دل کندن»
«سکوت»
«لبخند»
«اشک»
این‌ها تو دلنوشته باید ابزار ساختن حس باشند، نه خود متن.

2. روند را احساسی بساز: از جایی شروع کن، جایی برو، جایی تمام شو.
نه این‌که خواننده بعد از ۲۰ جمله، هنوز متوجه نباشد که چه اتفاقی افتاده.

3. به نگارش اهمیت بده: ویرگول و نقطه فقط علامت نیستند، نفسِ خوانند‌ه‌ن کافیه اشتباه جا گذادی شوند و یا کلا قرار نگیرند ان‌وقت چیزی که مدنظر هست را خواننده دریافت نمی‌کند!

4. از آرایه برای زیبایی استفاده کن، نه برای خودنمایی: اگر تصویر ذهنی ساختی، بگذار واقعا چیزی که حستان میگوید باشد نه اینکه صرفا متنی پر زرق‌وبرق باشد.

5. پیشنهادم این هست که عنوان را عوض کنید : اگر انتخاب برشی از نامه هست، باید محتوا هم نامه‌طور باشد که نیازمند دیالوگ هست و ان‌وقت کلا از چهارچوب دلنوشته فاصله میگیرد، ولی میتوانید عنوان را عوض نکنید و بجایش محتوا را تغیر بدهید طوری‌که نشان بدهد برای کسی نوشته شده.

6.درخواست جلد بدید.



کلام آخر: در کل و خارج از اساس نقد، دلنوشته زیبایی بود چرا که هر چه از دل بر آید لاجرم بر دل نشیند.
ولی این رو هم در نظر بگیرید که پتانسیل و کشش قوی‌تر نوشتن رو دارید.
خسته نباشید.
 
آخرین ویرایش:
تاریخ تحویل نقد: ۱۴۰۴/۳/۱۲
تاریخ بسته شدن تاپیک: ۱۴۰۴/۳/۱۴


نویسنده گرامی تا قبل از بسته شدن تاپیک امکان پاسخ به نقد در همین تاپیک وجود دارد.@رحیمه محرابی
 
آخرین ویرایش:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Sajjad
عقب
بالا