رمان: نوازشم کن
نویسنده: مریم پیروند
خلاصه:
این
رمان درباره مایاس..
مایا توی سن کم پدرش رو از دست داده..
با مادرش زندگی میکنه و با خانواده پدرش هم در ارتباطه..
مادرش زندگیه مرفهی رو براش ساخته..
مایا همیشه سرش تو لاک خودش بوده و سعی کرده درس بخونه و موفق بشه..
یه روز به طور اتفاقی(البته به ظاهر اتفاقی) با مردی به اسم فیاض آشنا میشه..
و به مرور با رفت و آمد فیاض به مایا ابراز علاقه میکنه..
اما خب مایا خیلی حس خوبی نداره..
و با مشورت مامانش سعی میکنه کم کم از فیاض دور بشه..
این اتفاق همزمان میشه با ورشکست شدن مامانش و بالا اومدنه بدهی های پشت سر هم..مامانِ مایا می افته زندان..
مایا سعی میکنه اوضاع رو مدیریت کنه..
دنبال وکیل میگرده..
ولی خب همه چی میچرخه و دوباره برمیگرده سمت فیاض..
مایا دیگه مطمئن میشه که فیاض یه کاسه ای زیر نیم کاسشه..
و فیاض هم این دفعه از در تهدید جلو میاد..
و به مایا میگه باید با من ازدواج کنی تا مادرت رو آزاد کنم..
مایا هم که میبینم چاره دیگه ای نداره با شرط و شروط به اجبار به فیاض جواب مثبت میده..
و با این کار از خانواده پدریش فاصله میگیره..
مایا فک میکنه فیاض به حرفاش عمل میکنه..
اما فیاض زرنگ تر از این حرفاس..
و البته از مامانِ مایا کینه ای داره..
که به این راحتی بخشودنی نیست..
کینه ای که همه تصوراتی که مایا از مادرش داره رو از هم میپاشه..
شخصیت مایا:
آروم،مهربون، صبور، قوی،فداکار
شخصیت فیاض:
زورگو،متعصب، کینه ای
رمان قشنگ و البته پر کششیه..
هر چند که توی موضوع های متنوع امروزی این موضوع شاید کمی تکراری شده باشه..
اما بنظرم از جذابیت
رمان کم نمیکرد..
هم قلم هم موضوع جا برای بهتر شدن داشت..
ولی این مدل
رمانِ پسر بد و روانی مخاطب خاص خودشو داره..
ممکنه از دستشون حرص بخورید این طبیعیه..
دختر قصه میتونست قوی تر و عاقل تر هم باشه..
اما در کل بنظرم اگه این تم
رمان دوست دارید خوشتون میاد ازش