Follow along with the video below to see how to install our site as a web app on your home screen.
یادداشت: This feature may not be available in some browsers.
انجمن ناولز
✦ اینجا جایی است که واژهها سرنوشت میسازند و خیال، مرزهای واقعیت را درهم میشکند! ✦
اگر داستانی در سینه داری که بیتاب نوشتن است، انجمن رماننویسی ناولز بستری برای جاری شدن قلمت خواهد بود. بیهیچ مرزی بنویس، خلق کن و جادوی کلمات را به نمایش بگذار!
.
هر چند کلمات فارسی به ظاهر ساده به نظر می رسند؛اما گاهی نویسندگان از روی بی دقتی و تمرکز پایین،متوجه اشتباهات خود در نوشتن کلمات نمی شوند.
در این بخش در مورد نقش کلمات(زین قند پارسی،غلط املایی،ریشه ی کلمات)توضیح میدهم.
۱)زین قند پارسی: به دلیل اینکه هم اکنون در قرن ۲۱ حضور داریم،پس باید نقش کلمات قرن ۷ تا ۱۱ در داستان ها و رمان ها کمتر شود؛زیرا افرادی که در سنین پایین،داستانی را مطالعه می کنند درکی از مطالب داستان با کلمات کهن و عربی نخواهند داشت.
سعی کنید اگر کسی از کلمات کهن در داستان استفاده کرده است،حنما ویرایش کنید.
۲)غلط املایی: شاید املای کلمات یکی از ساده ترین و راحت ترین موضوعات نویسندگی است؛اما بعضی از نویسندگان نمی دانند که باید:
(بلیط بنویسند یا بلیت)
مثال: واژگان زیر را درست بنویسم. بنویسیم ️ ننویسیم اتاق اطاق بلیت بلیط جابهجا جابجا روبهرو روبرو علاقهمند علاقمند
۳)ریشه ی کلمات: هر کلمه از یک ریشه ی خاص به وجود می آید.
ریشه ی کلمه هم می تواند یک کلمه باشد.
مثال: جزء / جزو
این دو واژه همسانند و ارزش دستوری و معنایی یکسانی دارند و میتوان آنها را بهجای هم به کار برد جز اینکه «جزو» در قدیم در معنی « دفتر و رساله » هم به کار میرفت و امروزه به جای آن « جزوه» متداول است. چار / چهار
«چار» مخفّف «چهار» است. این دو واژه را میتوان در ترکیبهایی مانـند: چارپا = چهارپا، چارپایه = چهارپایه، چهار دیواری = چاردیواری و غیره به جای هم به کار برد. تنآسایی/ تن آسانی
این دو ترکیب در معنی «تن پروری و رفاه طلبی» و «تن درستی و آسودگی» همسان هستند و میتوان آنها را بهجای هم به کار برد ولی به این نکته نیز توجه شود که در متون قدیمی اغلب تن آسانی به کار رفته است نه تن آسایی :
ایها الناس جهان جای تن آسانی نیست
مرد دانا به جهان داشتن ارزانی نیست
هر روز نکاتی را در سایت برای یادگیری بهتر بارگزاری میکنم
نقطه،نشانهی مکث کامل است و کاربردهای آن عبارتاند از:
۱)در پایان جملههای خبری، امری یا انشایی کاربرد دارد. مثال:
کمکهای ایران به سازمان ملل در سال ۱۳۸۳ سه میلیون دلار بود. نکته:
ممکن است فعل جمله محذوف باشد و فعل مشخصی نداشته باشد. مثال:
هر که بامش بیش، برفش بیشتر.
۲)بعد از پاسخ های کوتاه: مثال:
پرسیدم:«دیدنش رفتی؟» گفت: «بله.»
۳)بعد از علائم اختصاری و تاریخ ها: مثال
سال ۳۲۲ ق.م.(قبل از میلاد مسیح)
سال ۴۲۸ ه.ق. (هجری قمری)
ه. الف. سایه(هوشنگ ابتهاج)
(انجمن ملی حمایت کودکان) O.N.P.E نکته:
هرگاه علائم اختصاری کلمههای خارجی با حروف فارسی نوشته شوند، اگر حروف اختصاری دو یا چند حرف باشد، لازم نیست بعد از آنها نقطه بیاید: بیبیسی(B.B.C)
ولی اگر تک حرفی باشد، علامت نقطه میآید: دِ. دِ. ت.( .D.D.T)
نکته:
بین نشانههای اختصاری مشهور میتوان نقطه نگذاشت: ناتو (NATO)
«گزار» از مصدر «گزاردن» و «گذار» از مصدر «گذاشتن» است.
●○ معنی مصدر «گزاردن»: ادا کردن، انجام دادن، بجا آوردن.
○● معنی مصدر «گذاشتن»: قرار دادن، وضع کردن، برجای نهادن.
|• حالا که تفاوت معنی این دو مصدر را میدانیم؛ کار برای ما راحتتر است. |• هرگاه «گذار» به معنی برداشتن از جایی و گذاشتن در جای دیگر بود، «گذار» املای درست است و در غیر این صورت «گزار» کلمه درست است.
مثال:
نمازگذار نمازگزار
نمازگزار چیزی را برنمیدارد و جایی قرار نمیدهد، پس گزار درست است. یکی از معانی گزار به جای آوردن است.
سپاسگذار سپاسگزار
گزار در اینجا معنای به جا آوردن قدردانی و تشکّر است.
بارگزاری بارگذاری
بار را میخواهیم در جایی قرار دهیم. پس گذار درست است.
برگذار برگزار
برگزاری از کلماتی است که خیلی از استادان ادبیات فارسی آن را برگذار مینویسند. اما در زبان فارسی برگزاری درست است. و به معنای بهجا آوردن و انجام دادن است.
«وجهِ وصفی» ساختِ صفتِ مفعولی (بنِ ماضی + ه) است که به غلط به جای فعل به کار میرود.
مثال: میوهها را شسته، داخلِ سبد انداختم. در اینجا «شسته» وجهِ وصفی است که به جای فعلِ ماضیِ «شُستم» به کار رفتهاست. میوهها را شُستم و داخلِ سبد انداختم.
مثال: شیشهها را بالا کشیده، کولر را روشن کنید. شیشهها را بالا بکشید و کولر را روشن کنید.
مثال: پشتِ میز نشسته، شروع به خوردن میکنم. پشتِ میز مینشینم و شروع به خوردن میکنم.
نکته:وجهِ وصفی یکی از غلطهای نگارشیِ رایج است و باید از کاربردش پرهیز کرد.
«این و آن»: "این و آن" زمانی که پیش از اسم قرار بگیرند نقش صفت اشاره را به خود می گیرند بنابراین یک نوع دستوری مستقل به شمار می رود و جداگانه آورده می شوند.
ننویسیدبنویسید
اینصورت ــــ این صورت
آنگونه ــــ آن گونه
آنروز ــــ آن روز
اینکار ــــ این کار
نکته مهم:
نکته مهمی که وجود دارد این است که بایستی در نگارش این دو کلمه "آنکه و اینکه" دقت لازم را داشته باشید چرا که این ترکیب هر دو هم به صورت منفصل و هم به صورت متصل نوشته می شوند که در زیر مثالی از متصل و منفصل بودنشان را ملاحظه خواهید کرد.
منفصل: چنانچه «که» در این ترکیب حرف ربط محسوب شود ، " آن و این" خود ضمیر اشاره و چون هرکدام یک نوع دستوری جدا می باشند بنا بر این منفصل نوشته میشوند. مثل:" مگر آنکه ...".
متصل: و چنان چه حرف «که» در این ترکیب به معنی "کسی که" باشد ، در ترکیب با "این و آن" معنای ضمیر اشاره را خواهد داشت. به عنوان مثال:این کسی که یا آن کسی که به صورت متصل نوشته می شود. مثل:آنکه می آید برادرم است.
پرسش
« با سلام. ببخشید سوالی داشتمـ
کلمه ی«عملیات» خودش جمع است، چرا برخی دوباره آن را جمع میبندند،.آیا غلط نیست؟!
پاسخ
برخی واژههای جمع عربی در فارسی دوباره جمع بسته میشوند که در اصل نادرست است، مانند: «امور» که نباید بگوییم :«امورات»؛ ولی برخی از جمعهای عربی در فارسی حکم مفرد گرفتهاند مانند: جواهرات، عملیات، اسلحه، طلبه، خرابات، انتخابات، دخانیات و...
۱)باید بدانیم این واژهها خیلی زیاد نیست. ۲)تاجاییکه ممکن است و معنا و مفهوم جمله مشخص است، باید ازمفرد و جمع اصلی آن استفاده کرد مانند: «دزد با سلاح به بانک حمله کرد.» یا «جواهر به سرقت رفته به صاحبش بازگردانده شد».
۳)اما برای برخی واژهها مانند: طلبه، عملیات و انتخابات، در فارسی مفرد بهشمار میرود و جا افتاده است.
گاهی دو واژه همسان وجود دارد که یکی عربی و دیگری فارسی است. در این صورت، اولویت با واژه فارسی است. علت این پیشنهاد هم این است که اگر از واژه های فارسی استفاده نشود، کم کم فراموش خواهند شد. واژه های یک زبان درحکم مصالح ساختمان آن زبان هستند که کاخ بلند زبان فارسی از این نظر سرمایه بزرگی در اختیار دارد.
مثال:
او لیاقت بیشتری دارد.
چرا خود را مخفی کرده است؟
در مشکلات زندگی خیلی صبور است.
از شما متشکرم.
بهتر است بنویسیم:
او شایستگی بیشتری دارد
چرا خود را پنهان کرده است
در مشکلات زندگی خیلی شکیباست.
از شما سپاسگزارم.
1) چنانکه دست به دست آمدهست ملک به ما
به دستهای دگر همچنین بخواهد رفت
2) چنانچه دست به دست آمدهست ملک به ما
به دستهای دگر همچنین بخواهد رفت
پاسخ:
معمولاً چنانچه و چنانکه را بهاشتباه بهجای یکدیگر استفاده میکنند؛ اما این دو واژه کاربردی متفاوت دارند.
چنانچه، در اصل «چون آنچه» است، بهمعنای «اگر»
چنانکه برای تشبیه استفاده میشود، بهمعنای بدانسان که، آنطوری که، همان طور که