انجمن ناولز

✦ اینجا جایی است که واژه‌ها سرنوشت می‌سازند و خیال، مرزهای واقعیت را درهم می‌شکند! ✦ اگر داستانی در سینه داری که بی‌تاب نوشتن است، انجمن رمان‌نویسی ناولز بستری برای جاری شدن قلمت خواهد بود. بی‌هیچ مرزی بنویس، خلق کن و جادوی کلمات را به نمایش بگذار! .

ثبت‌نام!

نقد نقد داستان هم‌پی| الهه-آ کاربر انجمن ناولز

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع Pooyan
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Pooyan

مدیر تالار نقد
کادر مدیریت
مدیر
منتقد
گوینده
مترجم
تاریخ ثبت‌نام
3/29/25
نوشته‌ها
24
  • موضوع نویسنده
  • #1
نام داستان: هم‌پی
نویسنده: @Elaheh_A
لینک داستان:
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • موضوع نویسنده
  • #2
نویسنده عزیز از اینکه به تیم منتقدان ما اعتماد کردید سپاسگزاریم، امیدوارم این نقد باعث پیشرفت و شیوایی قلم شما شود🌻
نقد پذیری و حفظ احترام و آرامش و جلوگیری از ایجاد تنش نشان دهنده شخصیت والای شما نویسنده گرامی است.
پس از قرار گرفتن نقدنامه تا ۲ روز فرصت پاسخدهی به منتقد را دارید؛ لطفا از بی احترامی و بحث بی‌مورد خودداری کنید.
باتشکر از صبر و شکیبایی شما🌸

منتقد شما: @S_Palandi
 
سلام، وقت بخیر

نقد داستان «هم‌پی»

پیرنگ:

شخصیت (استون) که میان دو زن (آیروس و اشلی) و دو بُعد وجودی (گرگ و انسان) گرفتار شده و داستان با کشمکش او با خواسته‌های درونی و مسئولیت بیرونی، شروع میشه و به اوج می‌رسه(کشمکش با اشلی و فاش شدن حضور آیروس).

با حضور ایزابل و مرگ اون، نقطه‌ی اوج دوم و نوعی گره‌افکنی تازه به داستان اضافه میشه.

داستان، خط داستانی مشخص و کشش خوبی داره. با این‌حال، در بعضی جاها وقایع بیش از اندازه پرفشار و پشت‌سر‌هم هستند (شکستن شیشه، درگیری اشلی، ظاهر شدن مادربزرگ و مرگ او). برای جلوگیری از خستگی ذهنی، داستان در جاهایی نیاز به تنفس داره.

پایان بندی هم تا اینجا مبهم است، برای روشن شدن به گره‌گشایی بیشتر نیاز دارد.

شخصیت‌پردازی:

استون، شخصیتی پیچیده و دچار بحران هویت، درگیر احساسات متضاد بین اشلی و آیروس، بیان شده. این کشمکشی جذابه، اما گاهی رفتارهاش غیرمنطقیه؛ مثلاً سکوت‌های طولانی در موقعیت‌هایی که باید واکنش نشون بده.

تغییرات احساسی‌اش هم گاهی بی‌مقدمه و سریع رخ میده؛ مثلاً از حالتی خنثی یا ترسو، ناگهان به فریاد و خشونت می‌رسه. این فراز و فرود نیاز به زمینه‌سازی داره.

اشلی، بیشتر از اینکه شخصیت مستقلی باشه، واکنشیه نسبت به رفتارهای استون. پتانسیل تبدیل شدن به شخصیتی قوی‌تر رو داره، ولی توی داستان بیشتر قربانی شرایطه.

ایزابل (مادربزرگ)، یکی از جالب‌ترین شخصیت‌هاست. دیر وارد داستان میشه و زود حذف میشه، اما تاثیرگذاره.

آیروس، بیشتر یه اغواگره تا یک شخصیت واقعی. انگیزه‌هایش مبهمه. معلوم نیست عاشق استون شده یا نه… نیت و هدفش هم شفاف نیست.

در مجموع، شخصیت‌های داستان جذاب و پرکشش هستند و میشه با آنها همذات‌پنداری کرد، اما به عمق بیشتر ( به خصوص آیروس) نیاز دارند.

فضاسازی و توصیف:

توصیف‌های باران، جنگل، قارچ، بوی شکلات و گرگ‌ شدن استون، همگی قوی و زنده هستند. حس و حال عاشقانه، لذت بردن از یه غذا، ترس و غم به‌خوبی منتقل می‌شن.

«بوی نمِ باران خورده‌ی قارچ‌هایی که تازه سر از خاک درآورده بودند، در فضا می‌پیچید.» این جمله‌، فضا رو بسیار خوب توصیف می‌کنه و حس‌ها رو درگیر می‌کنه.

کلبه، دهکده، جنگل و دریاچه، دلنشین و باورپذیر فضاسازی و توصیف شدن. با این‌حال، کش دادن بیش از حد برخی توصیف‌ها و صحنه‌ها، به نظر می‌رسه ریتم داستان رو به هم ریخته و از انسجام داستان مقداری کم کرده.

سبک و زبان:

نویسنده از زبانی توصیفی و شاعرانه استفاده کرده، مثل: «بوی جنگلِ باران خورده» یا «موهای پریشانِ اشلی در هوا می‌رقصید»،

بعضی جاها ترکیبی از زبان معیار و محاوره‌ای استفاده کرده که به‌خوبی با فضای فانتزی داستان هماهنگه.

بعضی جمله‌ها، مثل: «حضور سنگینی که نفسش را بند می‌آورد.» کمی پیچیده و از روانی داستان کم می‌کنه.

در کل، سبک و زبان داستان، زیبا، تصویری و ادبی؛ گاهی نیازمند ساده‌سازی ست.

نگارش:

جملات به‌طور کلی ساختار درستی دارن. گاهی علائم نگارشی مثل ویرگول یا نقطه‌ویرگول درست استفاده نشده یا جا افتاده. بعضی پاراگراف‌ها خیلی بلند یا طولانی هستن. زمان افعال گاهی از گذشته به حال می‌پره و نیاز به هماهنگی داره.

زاویه دید:

داستان از زاویه‌ دید استون (سوم شخص محدود) روایت می‌شه، و خواننده فقط به احساسات و افکار او دسترسی داره. این زاویه‌ دید برای داستانی که بر درگیری درونی و هویت شخصیت تمرکز داره مناسب و مؤثره.

ژانر (گونه):

داستان در ژانر روان‌شناختی و فراواقع‌گرایانه (فانتزی) قرار می‌گیره.

نتیجه‌گیری:

نویسنده در داستان، اصول اساسی داستان‌نویسی را تا حد زیادی رعایت کرده. روایت جذاب و توصیفی، فضاسازی قوی، کشمکش‌های چند لایه. با این‌حال، کش دادن بیش از حد در برخی توصیف‌ها و صحنه‌ها، عدم شفافیت در نیت برخی شخصیت‌ها، ایجاد گره‌های متعدد بدون پاسخ واضح (مثلاً موضوع «کتاب ایزابل »)، عدم وجود ریتم یکنواخت (در بعضی جاها سریع، در بعضی کند).

در مجموع، این داستان برای جذب و همراه ساختن مخاطب با خود، پتانسیل بالایی داره.

پایان.
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
عقب
بالا