نقد نقد داستان دلبر شاه| یاسمن بهادری کاربر انجمن ناولز

[Pooyan]

نام داستان: دلبر شاه
نویسنده: @yas.B
لینک داستان:

متفرقه موضوع 'داستان کوتاه دلبر شاه | یاسمن بهادری'

1/14/25

به نام نامی یزدان​

---

نام اثر: دلبر شاه
نویسنده: یاسمن بهادری
ژانر: عاشقانه، تاریخی، تخیلی.
قالب: ادبی

مقدمه:
تیله های زمردین فام که در قاب چشمانش جای داده شده و با رنگ سیاه دورش را طراحی کرده بودند، ذره ای از خشم نگاهش نمی کاست. بر چهره اش نقابی چیره شده بود که جنگل دیدگانش را وحشی تر نمایش می داد.
شمشیرش را ماهرانه برای دفاع از خود، مقابلش، گرفته بود. او نمی دانست که در برابر چه کسی شمشیر کشیده، گمان نمی بُرد که من گر اراده می کردم، با یک دست جسم نحیفش را از هم می پاشیدم.​

---

۲۵ دی ماه ۱۴۰۳​

• yas.B
• پاسخ‌ها: 19
• تالار: آثار درحال انتظار

• 
• 

 

[Pooyan]

نویسنده عزیز از اینکه به تیم منتقدان ما اعتماد کردید سپاسگزاریم، امیدوارم این نقد باعث پیشرفت و شیوایی قلم شما شود
نقد پذیری و حفظ احترام و آرامش و جلوگیری از ایجاد تنش نشان دهنده شخصیت والای شما نویسنده گرامی است.
پس از قرار گرفتن نقدنامه تا ۲ روز فرصت پاسخدهی به منتقد را دارید؛ لطفا از بی احترامی و بحث بی‌مورد خودداری کنید.
باتشکر از صبر و شکیبایی شما

منتقد شما: @Pooyan

 

[Pooyan]

نگاه اولیه و عناصر پایه​

•عنوان:
ترکیب دو واژه‌ای که برای نام داستان انتخاب کردین مناسب و تداعی‌گر حال و هوای داستان بود، واژه "دلبر" ذهن مخاطب رو به سمت ژانر عاشقانه سوق می‌ده و "شاه" فضای تاریخی اثر رو یادآور می‌شه. این عنوان از این هم مناسب هستش که توانایی کنجکاوی برانگیز بودن و ایجاد سوال در ذهن مخاطب رو داره.

•ژانر:
ژانرهای انتخابی شما درست و مناسب محتوای داستانی که نوشتید هستن.

•قالب:
با توجه به ژانرهای داستان قالب صحیحی رو انتخاب کردین، البته جاهایی که ضرب‌آهنگ نوشته افت می‌کرد کمی از قالب خارج می‌شدین اما آنچنان توی چشم نبود.

•مقدمه:
مقدمه خوبی بود، با توجه به این‌که هم عناصر ادبی توی اون دیده می‌شد که برای معرفی قالب داستان مخاطب مناسب هستش و از طرفی با ایجاد کنجکاوی و یک تعلیق کوچیک، مخاطب رو مشتاق به خوندن داستان می‌کنه.

در نظر داشته باشین که خیلی بهتره یک خلاصه هم از داستان قرار بدید. خلاصه‌ای که با شرح دادن ایده کلی داستان، یک معرفی اجمالی برای خواننده باشه و از داستان ذهنیتی برای اون بسازه، هرچقدر این خلاصه جذاب‌تر باشه احتمال جذب مخاطب هم بیشتر می‌شه.
همچنین برای داستانتون یک جلد هم طراحی کنید.

 

[Pooyan]

بررسی فرم و ساختار​

•لحن:
از بزرگ‌ترین اشکالات داستان شما لحن گزارشی هستش. زمانی که راوی اول‌ شخص رو انتخاب می‌کنید باید عنصر "احساس" درون متن شما نمود پیدا کنه. راوی اتفاقات رو با لحنی خشک که "فلان شد، فلان آمد" توصیف می‌کنه که با روخوانی از یک گزارش تفاوتی نداره. صرفا عباراتی مثل "نمی‌دانم چرا" به راوی فردیت نمی‌بخشه که اون رو مستقل از داستان به عنوان یک شخص در نظر بگیریم، چون تا زمانی که در کل متن "حس" به میزان کافی وجود نداشته باشه این عبارت‌ها تصنعی واقع می‌شوند.

•زاویه دید:
انتخاب زاویه دید اول شخص برای این داستان مناسب بود اما در اجرا ضعف‌هایی وجود داشت. به طور کلی در روایت داستانی با این زاویه دید، وقایع باید از فیلتر شخصیت راوی رد بشوند و در داستان بیایند اما شما گاهی با دادن اطلاعات زائد به مخاطب و به قولی Info dump کردن، باعث خستگی مخاطب و ضعف باورپذیری راوی شدید. راوی اول شخص الزاماً قرار نیست هر آنچه که اتفاق می‌افتد رو روایت کنه، در قسمت روایت توضیحات بیشتری در این باره میدم تا این اشکال رو برطرف کنید.

•روایت:
اصلی‌ترین عنصر ضربه‌زننده به داستان، روایت بود. دشواری اجرای راوی اول شخص کنترل داده‌های داستانی‌ایه که باید در طول داستان به مخاطب بده، چون این نوع راوی باید اگر نظر شخصی‌ای می‌دهد فایده‌ای برای داستان داشته باشد اما تعداد کثیری از نقطه‌نظرات راوی، هیچ کارکردی در داستان نداشتند و باعث قطع شدن ارتباط بین مخاطب و داستان می‌کرد. ضمن این‌که گاهی روایت از قالب اصلی داستان خارج می‌شد، لحن ادبی نداشت و لحن عامیانه به صورت بولد دیده می‌شد. اشکال دیگر روایت واژگان انتخابی شماست، گرچه عمدتا صحیح بود و برای فضاسازی مناسب بود اما جاهایی واژگان بیش‌ از حد ناآشنا موجب می‌شد تا مخاطب کمی از داستان فاصله بگیره.

•فضاسازی:
جا داره از این بابت شما رو تشویق کنم چون فضاسازی مناسبی رو ارائه دادین. جزئیات سازه‌ها و اشخاص به طوری بود که قابل تداعی برای مخاطب بود و ضمن باورپذیری، به خوبی به تصویر کشیده شد.

•توصیفات:
انتخاب واژگان صحیحی که در توصیفات داشتید به فضاسازی نوشته شما بسیار کمک کرد.

•پِیسینگ/سِیر:
سیر نوشته شما معمولی بود، یعنی نه خیلق تند و شتاب‌زده بود و نه خیلی کند که نشونه خوبی هستش. البته جاهایی سرعت کمی افت می‌کرد اما دوام نداشت و سیر در طول داستان حفظ می‌شد.

•ضرب‌آهنگ/ریتم:
بخش‌هایی که گفتم سیر داستان کمی کند می‌شد، باعث اُفت ضرب‌آهنگ داستان می‌شد. خوشبختانه ایجاد تعلیق‌ در بخش‌های مناسبی از داستان کمک می‌کنه تا بشه از اون قسمت‌ها صرف‌نظر کرد.

•خلق سکانس:
با توجه به رعایت چهار عنصر اصلی ایجاد صحنه، عیان بودن هدف و موانع شخصیت اصلی و درنهایت نتیجه آن، سناریوهای خوبی خلق شد.

•علائم نگارشی:
علی‌رغم این‌که به طور کلی علائم نگارشی به خوبی رعایت شده‌ بود، در بخش‌هایی از متن عدم رعایت علائمی مثل نیم‌فاصله دیده می‌شد.

 

[Pooyan]

بررسی محتوا و داستان​

•پلات/پِیرنگ:
پیرینگ کلی جذاب بود. استفاده مناسب از فضای تاریخی و همین‌طور شخصیت‌هایی مثل کوروش کبیر برای خلق داستان، بسیار به نحو جالبی انجام شد و ایده کلی اثر خوب بود.


•شخصیت‌پردازی:
هرچقدر که پرداخت پروتاگونیست (شخصیت اصلی) و دوتراگونیست (شخصیت مکمل) خوب و کافی بود، برخی شخصیت‌ها در حاشیه گم می‌شدند اگرچه ضربه مهلکی به داستان وارد نمی‌کرد اما جا داشت کمی پرداخت بیشتری روی آنها انجام شود.


•دیالوگ‌ها:
داستان دیالوگ زائد بسیاری داره. خیلی از قسمت‌ها می‌شد توسط راوی نقل بشه و احتیاجی به این همه دیالوگ‌ نداشت، و همین تعدد دیالوگ باعث افت کیفیت اون‌ها شده.


•قلاب:
داستان در لحظه مناسب با ساخت تعلیق، قلاب خوبی ایجاد می‌کرد و توانایی نگه‌داشتن مخاطب خودش رو تا انتها داشت.


•چینش پارت‌ها:
اکثر پارت‌ها به طرز مناسبی چیده شده بودند و هر کدام بخش مناسبی از داستان رو درون خودش جا داده بود.


•پایان‌بندی:
سناریوی سکانس پایانی داستان به طرز خاص و به یاد ماندنی‌ای شکل گرفت و با نقل قولی از کوروش، پایان خوبی را رغم زد.

 

[Pooyan]

نتیجه گیری​

فی‌الحال داستان کوتاه جذابی بود که تا انتها من رو نگه‌داشت و خسته‌کننده نبود. با یک‌سری ویرایش و تصحیح ایراداتی که گفتم، به‌مراتب بهتر خواهد شد. موفق و پیروز باشید

 

[Pooyan]

تاریخ تحویل نقد: ۱۴۰۴/۱/۳۰
تاریخ بسته شدن تاپیک: ۱۴۰۴/۲/۱

نویسنده گرامی تا قبل از بسته شدن تاپیک امکان پاسخ به نقد در همین تاپیک وجود دارد.
مجدد بابت تاخیر به وجود آمده در تحویل نقد عذرخواهی میکنم.
@yas.B