انجمن ناولز

✦ اینجا جایی است که واژه‌ها سرنوشت می‌سازند و خیال، مرزهای واقعیت را درهم می‌شکند! ✦ اگر داستانی در سینه داری که بی‌تاب نوشتن است، انجمن رمان‌نویسی ناولز بستری برای جاری شدن قلمت خواهد بود. بی‌هیچ مرزی بنویس، خلق کن و جادوی کلمات را به نمایش بگذار! .

ثبت‌نام!

دنباله‌دار سوال از تو جواب از نفر بعدی!

سبزوار


چند سالته
 
125 سال :)

همی سوال؟
 
  • Wow
واکنش‌ها[ی پسندها]: -zahra.s-
۱۲۵🗿
خوناشامی چیزی هستی ؟؟😄

کمتر از ۲ ماه دیگه ۲۴

چه شهری رو دوست داری برای موندن
 
شاید😁😂 نه باو پیرمردم :)

نمیدونم ولی ترجیحم طبیعتا اینه جایی که بدنیا اومدم بزرگ شدم بمونم با همه بدی ها و خوبی هاش

همی سوال
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: -zahra.s-
هنوز اولشه جوونی رد نشده

جسمی البته

شهری که بتونم خاطراتو ببینم و سرخاکش برم:)
جاجرم


ورزش مورد علاقت
 
فوتبال

از دست دادن کی خیلی ناراحتت کرد؟
 
دوستم (تنها دوست تو دنیای واقعی)

همین سوال
 
هر کسی که از دنیا میره و میشناختم ناراحتم میکنه ولی همیشه یه حس سنگ دلی خاصی دارم که هیچ وخت گریه نکردم تالا حتی سر مزاری و واقعا نمیدونم

+خدارحمتشون کنه

سختترین قسمت زندگی؟
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: -zahra.s-
:)
سنگ دل باشی نارحت نمیشی این ی اسمی داره تو روانشناسی یادم نمیاد 😐💔

رفتگان شمارو هم +

سه ماه اخیر و سال۹۸ و مرگ عزیزام تو اون دوره

از چی خسته ای
 
خودم اینجور میبینم :)

از همه چی تقریبا؛ تو تک تک ابعاد زندگیم خسته ام :)

درس مورد علاقه؟
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: -zahra.s-
بقیه از بیرون نگاه میکنن:).

:)🥀

روانشناسی کودکان استثنایی

کتاب مورد علاقه
 
بقیه از بیرون نگاه میکنن:).

:)🥀

روانشناسی کودکان استثنایی

کتاب مورد علاقه
کتاب مورد علاقم سوال سختیه
هشت جلد آنشرلی
چون با بهترین دوستم تو نوجونیم خوندم
تو بهترین زمانی که باید و کلی خاطره قشنگ ساخت برام


نزدیک ترین دوستت کیه
 
ندارم
چ فاصله ای چ روحی ولی اینجا خودتون میدونین دیگه کیا هستن:)

نزدیک ترین عضو خانواده بهت
 
مادرم

یه خاطره خنده دار زندگیت؟
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Natasha
یه بار تو یه پاساژ داشتم میرفتم رو یه مغازه اینقد شیشه تمیز بود فکر کردم در بازه رفتم تو شیشه 😐💔صداش کل پاساژو برداشت و من هنوز که هنوزه و ۶ ساله میگذره از صد فرسخی اونجا رد نمیشم

همین سوااال
 
یکم بی ادبیه خاطرهش ولی دبیرستان سر کلاس بودیم یکی از بچها نمیدونم چی خورده بود باد پیچیده بود تو شکمش بعد گف اقا باد پیچیدهو فلان گرف نشیمنگاه مبارکش رو به دیوار که صداش کم شه ولی بدتر باد گرف به دیوار یه صدایی بلندی اومد ؛ معلم هم داشت درس میداد بلند بلند نشنید ؛ یهو کل کلاس منفجر شد از خنده ؛ من از خنده کف زمین افتادم ؛ هیچی دیگه چون صدای خنده من از همه بلندتر بود ؛ به من گف معلم چیشده ؛ منم نگفتم ؛ منو از کلاس انداخت بیرون ؛ من 3 بار از کلاس بیرون افتادم یا 4 بار هرسری سر خندیدن بوده 🤦‍♂️😂

لقبی چیزی داری یا نداشتی ت مدرسه یا دانشگاه؟
 
یکم بی ادبیه خاطرهش ولی دبیرستان سر کلاس بودیم یکی از بچها نمیدونم چی خورده بود باد پیچیده بود تو شکمش بعد گف اقا باد پیچیدهو فلان گرف نشیمنگاه مبارکش رو به دیوار که صداش کم شه ولی بدتر باد گرف به دیوار یه صدایی بلندی اومد ؛ معلم هم داشت درس میداد بلند بلند نشنید ؛ یهو کل کلاس منفجر شد از خنده ؛ من از خنده کف زمین افتادم ؛ هیچی دیگه چون صدای خنده من از همه بلندتر بود ؛ به من گف معلم چیشده ؛ منم نگفتم ؛ منو از کلاس انداخت بیرون ؛ من 3 بار از کلاس بیرون افتادم یا 4 بار هرسری سر خندیدن بوده 🤦‍♂️😂

لقبی چیزی داری یا نداشتی ت مدرسه یا دانشگاه؟
یه گروه ۵ نفره بودیم دبیرستان بهمون میگفتن ارازل
چون بیش از حد اذیت میکردیم معلما رو

به چی میشناسنت؟
 
شایان

با کدوم کاربر اینجا بیشتر از همه گپ زدی؟؟
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Natasha
با کدوم کاربر اینجا بیشتر از همه گپ زدی؟؟
با غزاله، پریا، امیر، زهرا بیشتر از بقیه حرف زدم
و قدمت اشناییم با هاشون حدود هفت هشت ساله اصلا نمیدونم با کدومشون بیشتر حرف زدم
ولی درحال حاضر با غزاله و زهرا بیشتر از همه

اگه مجاز باشی فقط یدونه دوست صمیمی مجازی داشته باشی کیو انتخاب میکنی
 
یکی که اینجا نیست

اگر قرار باشه فقط و فقط با یکی از بچه های اینجا مسافرت بری با کی میری؟(یه پسر بگو یه دختر که مساوات رو رعایت کرده باشیم در سوال)
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Natasha
عقب
بالا