دفتر تمرین نویسندگی عبدالمتین | انجمن نویسندگی ناولز

[TELMATELMA is verified member.]

به‌نام مناسب‌ترین کلمات

نویسنده محترم؛

@Abdul Matin Matin
در این تاپیک؛ تمرینات محول شده از سوی
کارگاه آموزش نویسندگی را قرار دهید.
امید است که روند کار مورد رضایت شما قرار گیرد.
(لطفا از ارسال اسپم خودداری نمایید.

باتشکر | ارشد بخش کتاب
​

 

[Abdul Matin Matin]

داستان "کوچک‌ترین چیزها را می‌دیدم" این‌چنین آغاز می‌شد فکر کنم بهتر بود.
فکرم پیش دری بود که باز مانده بود. فکرش دست از سرم بر نمی‌داشت.
بعد ادامه داستان

 

[Abdul Matin Matin]

به‌نظرم داستان "سه شنبه خیس " این‌طوری آغاز می‌شد خوب بود‌
چتر صدای مچاله شدن فنرهایش را نمی‌شنید. داشت می‌مرد و دیگر نمی‌توانست هیچ بارانی را به یاد بیاورد. فقط خاطره دور و کمی گرم از کف دست ملیحه، هنوز در چتر بود که آن‌هم آرام، آهسته، آهسته و آرام فراموش می‌شد، خاطره‌ی که صبح همان روز از پشت درهای بزرگ زندان...
بعد ادامه داستان