فیلم و سریال معرفی سریال قورباغه (The Frog) | یک مسافر ظاهرا معمولی اما ویران‌کننده

[~مَهوا~]

سریال قورباغه (The Frog) جدیدترین اثر درام، جنایی، دلهره‌آور و اسرارآمیز سرویس استریم نتفلیکس محسوب می‌شود که کره جنوبی ساخت آن را برعهده داشت.
«اگر درختی در جنگل بیفتد و کسی در آن اطراف نباشد که صدایش را بشنود، آیا اصلا صدایی می‌دهد؟» این سوالِ جالبی است که در ابتدای هر قسمت از سریال The Frog (قورباغه) مطرح می‌شود؛ درام جدیدی از کره جنوبی که در سرویس استریم نتفلیکس پخش شده است. شاید بپرسید که دلیل انتخاب اسم قورباغه برای این مجموعه چیست؟ در صورتی که هیچ ربطی به داستان ندارد. ترجمه تحت‌الفظی اسم این سریال به فارسی می‌شود «در جنگلی که هیچکس در آن اطراف نیست»؛ با توجه به داستانی که این سریال دارد، این اسم خیلی هماهنگ‌تر و مربوط‌تر به نظر می‌رسد.

 

[~مَهوا~]

اما از طرف دیگر هم کره‌ای‌ها یک ضرب‌المثل دارند که می‌گوید: «قورباغه با سنگی که با بی‌احتیاطی به سمتش پرتاب می‌شود، مورد اصابت قرار می‌گیرد و کشته می‌شود.» یعنی یک حرف یا عملِ بی‌فکرانه می‌تواند آسیب بزرگی به دیگران وارد کند. بنابراین از این زاویه، شاید هیچ اسم دیگری نباشد که ایده اصلی این سریال را توصیف کند؛ اینکه چطور اقدامات یک فردِ تنها می‌تواند عواقب غیرقابل پیشبینی‌ای برای دیگران داشته باشد که خود، ناخواسته قربانی می‌شوند. سریال قورباغه به کارگردانی مو وان-ایل، کارگردان سریال The World of the Married (دنیای متاهلی) و سریال Misty (مبهم) ساخته شده است.

 

[~مَهوا~]

کیم یون-سوک، بازیگر فیلم Escape from Mogadishu (فرار از موگادیشو)، یون که-سانگ، بازیگر سریال Kiss Sixth Sense (بوسه حس ششم)، گو مین شی، بازیگر سریال Sweet Home (خانه شیرین) و غیره در این سریال هنرنمایی کردند. اما شاید یکی از نقاط اصلی محبوبیت این سریال را بتوان حضور یکی از اعضای گروه موسیقی EXO یعنی چانیول عنوان کرد؛ حتی برخی از بینندگان گفتند که تا زمانِ ظاهر شدنِ این خواننده/بازیگر، به خاطر او بقیه داستان را تماشا می‌کردند. البته که به غیر از حضور چانیول، سریال The Frog نقاط قوت دیگری هم دارد و در حال حاضر یکی از سریال‌های ترند نتفلیکس محسوب می‌شود.
در این سریال محدود هشت قسمتی شیک، کیم یون سوک در نقش یونگ ها، صاحب یک خانه اجاره‌ای مخصوص تعطیلات که در جنگل قرار دارد، است؛ او از زمان فوت همسرش، در فصل توریستی و تعطیلات، این خانه‌ی مجلل را به مسافران اجاره می‌دهد. وقتی زنی مرموز به نام سئونگ آ (گو مین شی) به همراه پسر کوچک خود در ملک او ظاهر می‌شود، زندگی آرام او ناگهان به هم می‌ریزد. اما وقتی زن و پسر ناپدید می‌شوند و تنها ردپایی از شواهد مشکوک باقی می‌مانند (لکه‌های خون، سفیدکننده‌ها در حمام، فیلم‌های دوربین‌های مداربسته از او که کیف بزرگی را در دست گرفته و غیره)، تردیدها شروع به خزش می‌کنند.

 

[~مَهوا~]

سوال‌های مختلفی در ذهن یونگ ها شکل می‌گیرد؛ این زن که بود؟ پسری که همراهش بود، که بود؟ در طرف دیگر داستان، سانگ جون (یون کی سانگ) را داریم که ۲۰ سال قبل مسافرخانه‌ای را در همان منطقه اداره می‌کرد. مانند یانگ ها، زندگی او و خانواده‌اش برای همیشه تغییر می‌کند؛ وقتی تصمیم می‌گیرد یکی از اتاق‌هایش را به یک مهمان شوم اجاره دهد. زمانی که او این اتاق را اجاره می‌دهد، با یک قاتل زنجیره‌ای درگیر می‌شود؛ درگیری‌ای که کسب کار، زندگی متاهلی و کل جنبه‌های زندگی او را در معرض خطر قرار می‌دهد و از مسیر اصلی‌اش خارج می‌کند. اما چه چیزی این دو اتفاق را به هم مرتبط می‌کند؟

 

[~مَهوا~]

زمانی که یک سریال، خصوصا آنهایی که نویدِ یک داستان دلهره‌آور را می‌دهند، آغازی آرام و کند دارند، بیننده اصلا نمی‌داند باید به چه چیزی فکر کند. اینطور به نظر می‌رسد که قسمت اول، عمدا کند پیش می‌رود؛ اما باعث می‌شود ببینده به این موضوع فکر کند که آیا کل سریال قرار است به همین کندی جلو برود یا بالاخره در نقطه‌ای همه چیز درست می‌شود و سرعت می‌گیرد؟ این مشکلی است که ممکن است خیلی از بیننده‌ها با سریال قورباغه داشته باشند. برای طرفداران تریلرهای جنایی کره‌ای، قورباغه ممکن است تا حدودی یادآور درام کره‌ای و تلویزیونی A Bloody Lucky Day (روز شانس خونین) باشد؛ حداقل در ظاهر.
هر دو سریال با یک نوتِ (عمدتا) خوش‌بینانه شروع می‌شوند؛ تا اینکه تقریباً در سه‌چهارم قسمت اول، زمانی که همه چیز به‌طور ناگهانی چرخشی دلخراش به خود می‌گیرد. در این سریال هیجان‌انگیز جدید، تعقیب‌کنندگان و تعقیب‌شدگان، در طول دو دهه، بارها و بارها جای خود را عوض می‌کنند؛ تا زمانی که بینندگانی که دارند این موش و گربه بازی را تماشا می‌کنند، دیگر نمی‌توانند تشخیص دهند چه کسی در تعقیب چه کسی است. علی رغم یک سری ضعف‌های ریزی که سریال The Frog دارد، نمی‌توان آن را اثر سختی برای تماشا کردن دانست؛ اتفاقا تماشای آن خیلی هیجان‌انگیز و لذت‌بخش هم هست.