انجمن ناولز

✦ اینجا جایی است که واژه‌ها سرنوشت می‌سازند و خیال، مرزهای واقعیت را درهم می‌شکند! ✦ اگر داستانی در سینه داری که بی‌تاب نوشتن است، انجمن رمان‌نویسی ناولز بستری برای جاری شدن قلمت خواهد بود. بی‌هیچ مرزی بنویس، خلق کن و جادوی کلمات را به نمایش بگذار! .

ثبت‌نام!

همگانی شات فان

  • موضوع نویسنده
  • #2
Screenshot_20240912-104909_Chrome.webp
Screenshot_20240912-104917_Chrome.webp
Screenshot_20240912-104932_Chrome.webp


این داستان ادامه دارد...
 
Screenshot_۲۰۲۴۰۹۱۷_۲۳۳۱۲۶_Messages.webp

وقتی هردو خجالتی هستین ولی قدمت بودنت تو خابگاه از دوستت بیشتره😂😂
زهرای دعوایی🔪کل طبقه از من حساب میبرن دوازده و یه دقیقه در اتاقارو میزنم ک ساکت باشن اجازه نمیدم هیچکس بیاد بالکن با گوشی حرف بزنه نصف شبا چون تختم چسبیده به بالکنه😂😂😂
 
آخرین ویرایش:
Screenshot_۲۰۲۳۱۲۲۶-۱۳۴۷۳۲_Rubika.webp

اینجا تازه فهمیده بودیم آبجیم بارداره، سرما هم خورده بودم، امتحانم داشتم، ایشونم به شدت رو مخ و دهه شصتی‌طور رفتار می‌کرد میخواستم بزنم آسفالتش کنم : )|
 
عقب
بالا