رمان‌های گمشده | انجمن ناولز

[TELMATELMA is verified member.]

سلام دوست عزیزم، به انجمن ناولز خوش اومدی!
تا حالا شده یه تیکه یا یه رمانی رو بخونی و ازش خوشت بیاد ولی دیگه اسمش یادت نیاد و دنبالش باشی؟
توی ناولز ما بهت کمک می‌کنیم به ر‌مان‌های گمشده‌ت برسی!
کافیه هر چیزی که از ر‌مان، د‌استان یا حتی کتاب گمشده‌ت یادت میاد رو توی این تاپیک برامون بفرستی.
برای پیدا شدن رمانت باید صبر کنی و هر چند روز یه سر به بزنی...
خوشحال می‌شیم اگه اسم رمانی که بقیه گم کردن رو می‌دونی، اون‌ها رو راهنمایی کنی. (ما برای تشکر، به هرکسی که به پیدا شدن رمان بقیه کمک کنه ۵۰ لایک می‌دیم.)
می‌تونی تا وقتی رمانت پیدا میشه، جدیدترین و بهترین رمان‌های آنلاین رو بخونی. (اینجا کلیک کن!)
***
دوست داری خودت رمان بنویسی؟ (اینجا کلیک کن!)
***
کلی آموزش‌های رایگان و تیم‌های کاربردی هم داریم که اگه علاقه داری می‌تونی بهشون بپیوندی! اینجا کلیک کن.
∆∆∆
کار با انجمن رو بلد نیستی؟ اینجا آموزش گذاشتیم کلیک کن​

 

[NEGINNEGIN is verified member.]

بچها
یه رمانی بود تقریبا آبکی بود من اینو بچه بودم خوندم..ابتدایی یا راهنمایی دیگه هم پیداش نکردم شما اگه اسمشو بلدین بهم بگید میخوام دوباره سم خوانی کنم
داستان درمورد یه پسرو دختر بود که شدیدا عاشق هم بودن..وضعیت مالی دختره بهتر از پسره بود و سانتامل مانتالی بود ولی پسره معمولی بود..
این دوتا پسردایی دختر دایی بودن فک کنم..پسره پویا حسینی بود ..
بعدش پسره چند بار میره خاستگاری دختره نمیدنش مامان پسره لج میکنه میگه الا بلا اینو ول کن باید بریم خاستگاری یکی دیگه..ایناهم برای اینکه مادر پسره رو ساکت کنن..دوست صمیمی دختره هماهنگ میکنن بعد به مامانش پیشنهاد میدن که برن خاستگاریش..اینا که میرن خاستگاری دوست دختره یهو بله میده زندگی این دوتا عاشقو بهم میریزه و دختره افسردگی میگیره خودکشی میکنه...دشمنش تو دانشگاه که اسمش هیراده میاد کمکش اینو میبره خارج درس بخونن..عاشق هم میشن و بادابادامبارک باد میشه..
اگه خوندین اسمشو بگید ممنون میشم