انجمن ناولز

✦ اینجا جایی است که واژه‌ها سرنوشت می‌سازند و خیال، مرزهای واقعیت را درهم می‌شکند! ✦ اگر داستانی در سینه داری که بی‌تاب نوشتن است، انجمن رمان‌نویسی ناولز بستری برای جاری شدن قلمت خواهد بود. بی‌هیچ مرزی بنویس، خلق کن و جادوی کلمات را به نمایش بگذار! .

ثبت‌نام!

رباعیات رودکی

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع hana
  • تاریخ شروع تاریخ شروع

hana

سرباز
سرباز
تاریخ ثبت‌نام
9/9/24
نوشته‌ها
168
  • موضوع نویسنده
  • #1
رباعی شماره ۱
در رهگذر باد چراغی که تو راست
ترسم که بمیرد از فراغی که تو راست
بوی جگر سوخته عالم بگرفت
گر نشنیدی، زهی دماغی که تو راست!
 
  • موضوع نویسنده
  • #2
رباعی شماره ۲
با آن که دلم از غم هجرت خون است
شادی به غم توام ز غم افزون است
اندیشه کنم هر شب و گویم «یا رب!
هجرانش چنین است، وصالش چون است؟»
 
  • موضوع نویسنده
  • #3
رباعی شماره ۳
جایی که گذرگاه دل محزون‌ست
آن جا دو هزار نیزه بالا خون ست
لیلی صفتان ز حال ما بی‌خبرند
مجنون داند که حال مجنون چون‌ست
 
  • موضوع نویسنده
  • #4
رباعی شماره ۴
دل خسته و بستهٔ مسلسل مویی‌ست
خون گشته و کشتهٔ بت هندویی‌ست
سودی ندهد نصیحتت، ای واعظ
ای خانه‌خراب طرفه یک پهلویی‌ست
 
  • موضوع نویسنده
  • #5
رباعی شماره ۵
تقدیر، که بر کشتنت آزرم نداشت
بر حسن و جوانیت دلِ نرم نداشت
اندر عجبم ز جان‌ستان کز چو تویی
جان بستد و از جمال تو شرم نداشت
 
  • موضوع نویسنده
  • #6
رباعی شماره ۶
چشمم ز غمت، به هر عقیقی که بسفت
بر چهره هزار گل ز رازم بشکفت
رازی، که دلم ز جان همی داشت نهفت
اشکم به زبان حال با خلق بگفت
 
  • موضوع نویسنده
  • #8
رباعی شماره ۸
بی روی تو خورشید جهان‌سوز مباد
هم بی تو چراغ عالم افروز مباد
با وصل تو کس چو من بد آموز مباد
روزی که تو را نبینم آن روز مباد
 
  • موضوع نویسنده
  • #9
رباعی شماره ۹
زلفش بکشی شب دراز اندازد
ور بگشایی چنگل باز اندازد
ور پیچ و خمش ز یک دگر بگشایند
دامن دامن مشک طراز اندازد
 
رباعی شماره ۱٠
چون روز علم زند به نامت ماند
چون یک شبه شد ماه به جامت ماند
تقدیر به عزم تیز گامت ماند
روزی به عطا دادن عامت ماند
 
رباعی شماره ۱۱
جز حادثه هرگز طلبم کس نکند
یک پرسش گرم جز تبم کس نکند
ور جان به لب آیدم، به جز مردم چشم
یک قطرهٔ آب بر لبم کس نکند
 
عقب
بالا