Follow along with the video below to see how to install our site as a web app on your home screen.
یادداشت: This feature may not be available in some browsers.
انجمن ناولز
✦ اینجا جایی است که واژهها سرنوشت میسازند و خیال، مرزهای واقعیت را درهم میشکند! ✦
اگر داستانی در سینه داری که بیتاب نوشتن است، انجمن رماننویسی ناولز بستری برای جاری شدن قلمت خواهد بود. بیهیچ مرزی بنویس، خلق کن و جادوی کلمات را به نمایش بگذار!
.
“ری کرزویل” در این کتاب بهعنوان جدیدترین اثر خود، به اثرات پیشرفت سریع و غیرقابلتصور تکنولوژیهای نمایی، از جمله هوش مصنوعی، نانوتکنولوژی و بیوتکنولوژی بر روی زندگی انسانها میپردازد.
تکینگی نزدیکتر است: وقتی با هوش مصنوعی ادغام میشویم نام اصلی: The Singularity Is Nearer: When We Merge with AI
نوشته: ری کرزویل
ترجمه: فرهاد مجیدپور
ناشر: سایلاو
موضوع: تکینگی، هوش مصنوعی
سال انتشار: ۱۴۰۳ تعداد صفحه: ۳۶۰
ری کرزویل بنا به ادعای مجله تایم و بسیاری مراجع دیگر، یکی از تأثیرگذارترین افراد تاریخ بشر درزمینهٔ هوش مصنوعی به شمار میآید. انتشار کتاب «تکینگی نزدیک است» از سوی این مخترع و آیندهپژوه سرشناس در سال ۲۰۰۵ به جنجالی در سطح جهان تبدیل شد. ری کرزویل در آن کتاب به بررسی چگونگی تحول نژاد بشر توسط فناوری در دهههای آینده و آینده نمایی پیشِ روی انسانها پرداخته بود. او همچنین، در سال ۱۹۹۹ پیشبینی کرده بود هوش مصنوعی تا سال ۲۰۲۹ به سطح هوش انسانی خواهد رسید. امروز اما، پیشبینیهای کرزویل درباره پیشرفتهای فناوری عمدتاً محقق شدهاند و مفاهیمی مانند هوش مصنوعی، ماشینهای هوشمند، و بیوتکنولوژی اکنون برای عموم شناختهشده هستند.
کرزویل در کتاب جدید خود با عنوان «تکینگی نزدیکتر است»، به اثرات پیشرفت سریع و غیرقابلتصور تکنولوژیهای نمایی، ازجمله هوش مصنوعی، نانوتکنولوژی و بیوتکنولوژی بر روی زندگی انسانها میپردازد. او با بررسی رشد نمایی فناوری پیشبینیهای بسیار دقیقی درباره آینده پیش رویمان انجام میدهد ازجمله اینکه: در آینده نزدیک هوش انسانها میلیونها بار افزایش خواهد یافت و زندگی انسانها برای همیشه تغییر خواهد کرد.
اتم به اتم جهان ما توسط نانوباتها بازسازی خواهد شد؛ عمر ما انسانها از محدوده فعلی ۱۲۰ سال به رقمی اعجابانگیز افزایش پیدا خواهد کرد و با اتصال مغزهایمان به فضای ابری، دیگر مفهوم هوش انسانی برای همیشه تغییر خواهد کرد. او علاوه بر تأثیر فناوریهای نوظهور بر بهبود رفاه اجتماعی، کاهش فقر، کاهش خشونت، و ارتقای کیفیت زندگی به چالشها و خطرات احتمالی ناشی از پیشرفت بیوتکنولوژی، نانوتکنولوژی و هوش مصنوعی ازجمله تأثیر هوش مصنوعی بر اشتغال انسانها و تبعات و فناوری «زندگی پس از مرگ دیجیتال» که هدف از آن احیای مجازی افراد درگذشته از طریق ترکیبی از دادهها و DNA آنها است نیز میپردازد.
«تکینگی نزدیکتر است» نتیجه شش دهه تحقیق درباره هوش مصنوعی از سوی یکی از تأثیرگذارترین افراد در این حوزه و بزرگترین پیشگو و آیندهپژوه قرن ماست. نشر سایلاو، این کتاب مهم را برای اولینبار در کشور در قالب مجموعه مطالعات میان رشتهای خود و به عنوان نخستین کتاب کتابخانه «ما و هوش مصنوعی» منتشر کرده است.
فهرست مطالب:
فصل اول: ما در کجای این شش مرحله قرار داریم؟ فصل دوم: بازآفرینی هوش
فصل سوم: من کیستم؟
فصل چهارم: شرایط زندگی روز به روز بهتر میشود اما مردم چیز دیگری میگویند
فصل پنجم: آینده مشاغل: خوب یا بد؟
فصل ششم: سلامتی و تندرستی در ۳۰ سال آینده
فصل هفتم: خطر فصل هشتم: گفتوگو با کاساندررا
“دین برنت” در این کتاب، جهل هیجانی ما را زیر ذرهبین علم بررسی کرده است. او ما را به سفری شگفتانگیز از منشأ حیات تا پایان جهان میبرد و ما را با هیجاناتی که نمیشناسیمشان آشنا میکند.
جهل هیجانی: مغز هیجانی ما زیر ذرهبین علم نام اصلی: The Emotional Brain: Lost and Found in the Science of Emotion
نوشته: دین برنت
ترجمه: معصومه ملکیان
ناشر: سایلاو
موضوع: مغز، جنبههای فیزیولوژیکی
سال انتشار: ۱۴۰۳ تعداد صفحه: ۳۴۸
هیجانات، شاید مهمترین بخش از زندگی ما باشند. هیجانها ما را شکل دادهاند، راهنماییمان میکنند، ما را تحت تأثیر قرار میدهند، به ما انگیزه میدهند، و بله درست است، گیجمان میکنند. اما فقط این نیست. اگر از دست دادن عزیزی را تجربه کرده باشید، حتماً میدانید که هیجانات چقدر دردناکاند. اگر آرزوهایتان را بربادرفته دیده باشید و اگر در زندگی کاری و عاطفی خود شکست سختی را تجربه کرده باشید حتماً میدانید که دچار هیجاناتی میشوید که احساس میکنید آنها را نمیشناسید. هیجاناتی که هر روز و هرکجا همراه ما هستند، میتوانند بهقدری دردناک باشند که زندگی را برایتان به جهنم تبدیل کنند.
آخ اگر میشد از هیجاناتمان کاسته میشد و به عقلانیتمان افزوده میشد، آیا در این صورت، در زندگی کمتر زخم میخوردیم. آیا هیجانات نوعی ضمیمه شناختی هستند که بدون آنها بهتر زندگی میکنیم؟ آیا هیجانات در خدمت هدفی بزرگتر هستند؟ میدانیم که هیجانات بخش زیادی از منابع ارزشمند مغزمان را به خود اختصاص دادهاند، بنابراین باید برای دلیلی تکامل یافته باشند. آن دلیل چیست؟ هیجانات چگونه در مغز شکل میگیرند؟ آیا آنها درون مغز نهادینهشدهاند و جزئی از سیمپیچی مغز به شمار میآیند؟ درست مثل نوزادی که بلافاصله بعد تولد میگرید؟ یا آنها در طی زمان و براثر تعاملات اجتماعی ما آموخته میشوند؟
دین برنت در این کتاب به پرسشهای فراوانی پاسخ میدهد از جمله: چرا ما انسانها اینطور هستیم؟ چرا مغز ما با هیجانات عذابمان میدهد؟ چرا به حس ششم خود اعتماد میکنیم؟ آیا واقعاً در روزهای گذشته اوضاع بهتر بود؟ چرا برایمان دست کشیدن از شوم گردی دشوار است؟ چگونه آهنگهای غمگین ما را شادتر میکنند؟ چرا وقتی گرسنهایم نمیتوانیم درست فکر کنیم؟ چرا کابوس میبینیم؟ چرا فراموش کردن خاطرات شرمآور غیرممکن است؟ چه چیزی باعث بسیاری از اکتشافات علمی میشود؟ چگونه جهان مدرن ما درگیر اطلاعات نادرست و «اخبار کذب» میشود؟ و…
نشر سایلاو، کتاب جهل هیجانی را با ترجمه دکتر معصومه ملکیان برای نخستین بار در کشور در قالب مجموعه مطالعات میان رشته ای و به عنوان یکی از کتاب های کتابخانه جهان مغز خود منتشر کرده است. از دین برنت، نویسنده کتاب جهل هیجانی، پیش تر دو اثر دیگر به نام مغز سبک مغز و مغز سرخوش نیز توسط نشر سایلاو منتشر شده بود.
فهرست مطالب:
فصل اول: مبانی هیجانی فصل دوم: هیجانها در مقابل تفکر
فصل سوم: خاطرات هیجانی
فصل چهارم: تبادل هیجانی
فصل پنجم: روابط هیجانی
فصل ششم: فناوری هیجانی بخش پایانی: نتیجهگیری
نهتنها ما در حال حاضر قادر به توضیح منشأ کیهان نیستیم، بلکه مشخص نیست که اصلاً در آینده به چنین توضیحی دست پیدا کنیم. هوسنفلدر در این کتاب بینظیر و ژرف از نگاه فیزیک به بزرگترین پرسشهای بشر پاسخ میدهد.
فیزیک اگزیستانسیال: پاسخهای یک دانشمند به بزرگترین پرسشهای زندگی نام اصلی: Existential Physics: A Scientist’s Guide to Life’s Biggest Questions
نوشته: زابینه هوسنفلدر
ترجمه: عهدیه عبادی
ناشر: سایلاو
موضوع: فیزیک، فلسفه
سال انتشار: ۱۴۰۲ تعداد صفحه: ۲۷۲
این مفهوم که جهانهای بسیاری درون ذرات وجود دارند و یا ایده خودآگاه بودن جهان هستی درست مثل این ایده که جهان ما یک شبیهسازی کامپیوتری است را هنوز نمیتوان با علم اثبات کرد. از سوی دیگر، نظریه خودآگاه بودن جهان را نیز نمیتوان بهطور کامل کنار گذاشت.
نویسنده در این کتاب به این پرسشها میپردازد: آیا گذشته هنوز وجود دارد؟ آیا جهان هستی برای ما ساخته شده است؟ آیا جهان هستی فکر میکند؟ آیا فیزیک، اراده آزاد را رد کرده است؟ آیا ما فقط کیسهای از اتم هستیم؟ آیا نسخههای کپی از ما وجود دارد؟ و… فیزیک اگزیستانسیال به به انواع پرسشهایی که علم امروز میتواند و نمیتواند به آنها پاسخ دهد، میپردازد.
هوسنفلدر در فصلی از کتاب با عنوان «آیا گذشته هنوز وجود دارد؟»، به مسئله زمان از دیدگاه فیزیک می پردازد و توضیح می دهد که «بر اساس قوانین نهادینهشدهی کنونی طبیعت، آینده، حال و گذشته همه به یک شکل وجود دارند. دلیل آن این است که، صرفنظر از اینکه منظور دقیق از وجود داشتن چیست، هیچ چیزی در این قوانین وجود ندارد که یک لحظه از زمان را از لحظهای دیگر متمایز کند. بنابراین، گذشته دقیقاً مانند زمان حال وجود دارد.» هوسنفلدر هم چنین به کلی تصور ما از اکنون را دگرگون میکند:
«فیزیکدانها این پیامد گیجکنندهی نسبیت خاص را جهان بلوکی نامیدهاند. در این جهان بلوکی، آینده، حال و گذشته بهطور یکسان وجود دارند. فقط موضوع این است که ما آنها را یکسان تجربه نمیکنیم. و اگر همه زمانها بهطور یکسان وجود دارند، پس گذشته همه ما- و پدربزرگها و مادربزرگهایمان- به همان شکلی زنده است که ما در زمان حال هستیم. همه آنها در فضا-زمان چهاربعدی ما وجود دارند، همیشه بودهاند و همیشه نیز خواهند بود. خلاصه اینکه به قول جان لوید کمدین بریتانیایی، «زمان کمی شبیه یک منظره است، اینکه شما در نیویورک نیستید به این معنا نیست که آنجا وجود ندارد».
تمایز بین دیدگاه های علمی و دیدگاههای فاقد علم
این شاید مهمترین دستاورد هوسنفلدر در این کتاب باشد. او بین دیدگاه های علمی و فاقد علم تمایز ایجاد می کند. دیدگاه های فاقد علم دیدگاه هایی هستند که در حال حاضر توضیح علمی برای آن ها نداریم و این به معنای درست بودن یا درست نبودنشان نیست. « یکی از این باورها منشأ جهان ماست که نهتنها در حال حاضر نمیتوانیم آن را توضیح دهیم، بلکه اینکه اصلاً روزی بتوانیم آن را توضیح دهیم مورد تردید است.»
باید تأکید کنم که این به معنای آن نیست که جهانهایِ موازیِ مربوط به ایده جهانهای چندگانه واقعی نیستند بلکه به این معناست که هر ادعایی در مورد واقعیت آنها، بیعلم است. شما میتوانید آن را باور کنید یا نکنید اما علم در مورد درست یا نادرست بودنش چیزی نمیگوید- نمیتواند چیزی بگوید. برعکس، این معنا را نیز دارد که ایدهی وجودِ بینهایت نسخه از شما در جایی، با چیزهایی که ما میدانیم در تضاد نیست. به عبارتی، نوعی نظام اعتقادی سازگار با علم است.
فهرست مطالب:
فصل اول: آیا گذشته هنوز وجود دارد؟ فصل دوم: جهان هستی چگونه آغاز شد؟ چگونه به پایان خواهد رسید؟
آیا ریاضیات همهی آن چیزی است که وجود دارد؟
فصل سوم: چرا هیچ وقت کسی جوانتر نمیشود؟
فصل چهارم: آیا شما فقط کیسهای از اتم هستید؟
آیا دانش پیشبینی پذیر است؟
فصل پنجم: آیا نسخههای کپی از ما وجود دارد؟
فصل ششم: آیا فیزیک، اراده آزاد را رد کرده است؟
آیا خودآگاهی محاسبهپذیر است؟
فصل هفتم: آیا جهان هستی برای ما ساخته شد؟
فصل هشتم: آیا جهان هستی فکر میکند؟
آیا ما میتوانیم یک جهان خلق کنیم؟ فصل نهم: آیا انسانها پیشبینی پذیر هستند؟
کتاب انسان شناسی در مریخ یکی از مهمترین آثار الیور ساکس، این قصه گوی سرشناس جهان مغز به شمار میآید. ساکس در این اثر، هفت روایت کاملا متناقض از طبیعت و روح بیماران خود را بازگو میکند.
انسانشناسی در مریخ: هفت داستان متناقض نام اصلی: An Anthropologist On Mars: Seven Paradoxical Tales
نوشته: الیور ساکس
ترجمه: نازگل عزیزی
ناشر: سایلاو
موضوع: عصب شناسی
سال انتشار: ۱۴۰۲ تعداد صفحه: ۳۶۰
شخصیتهای واقعی داستان های این کتاب به حالات عصبی گوناگونی نظیر سندرم تورت، اوتیسم، فراموشی و کوررنگی کامل دچار شده اند و با این حال، هر یک از آن ها با تکیه بر قدرتهای شگفت انگیز و گاه خطرناک مغز خود به اشکال تکامل یافته حیات دست یافته اند. به تعبیر ساکس آنها هفت خود تغییر یافته و منحصربه فردند که در دنیای خودساختهی خویش زندگی میکنند.
“الیور ساکس” در خلال روایت این داستانها نشان میدهد نقصها، اختلالات و بیماریها و… میتوانند با آزادسازی قدرتهای پنهان و اشکال تکامل یافته حیات نقشی کاملا متناقض در زندگی فرد ایفا کنند- نقشهایی که در غیاب این نقصها و محدودیتها به هیچ وجه قابل دستیابی نیستند و حتی تصورشان هم ناممکن است.
“الیور ساکس” آغازگر راهی بود که می توان آن را تلفیق دنیای ادبیات و داستانها با دانش مغز نامید. بیجهت نیست او را ملک الشعرای پزشکی مینامند. انسانشناسی در مریخ، بلوغ ساکس در عرصه تلفیق علم مدرن و داستان سرایی و پرداختن به کیستی و چیستی انسانهاست. ساکس در انسان شناسی در مریخ هفت داستان متناقض را روایت میکند از سرگذشت نقاشی کوررنگ گرفته که قاعدتا رنگ برایش مهمترین چیز دنیاست و حالا باید در دنیای بدون رنگ دست به نقاشی بزند و نوابغ کودنی که قادر به انجام کارهایی بودند که حتی افراد سرآمد در آن حوزه از پس آن بر نمیآمدند تا سرگذشت تلخ پسری عارف که گرفتار تومور مغزی و نابینایی میشود اما در معبد، همه آن را نشانه روشن بینی و شکوفایی نور درونی میدانند.
ساکس هوشمندانه از عنوان فرعی «هفت داستان متناقض» در کتاب خود استفاده کرده است. «تناقض» در اینجا به این معناست که نقصها، اختلالها و بیماریها میتوانند با شکوفاسازی قدرتهای نهفته، تکامل، تحولات و اشکال زندگی که ممکن است در غیاب آنها هرگز دیده نشوند یا حتی قابلتصور نباشند، نقش متناقضی را ایفا کنند. از اینرو، این تناقض بیماری و توانایی «خلاقانه» آن است که موضوع اصلی این کتاب را تشکیل میدهد. ساکس در این باره مینویسد:
بنابراین، درحالیکه ممکن است فرد از ویرانگریهای بیماری یا اختلال رشد وحشتزده باشد، میتواند گاهی آنها را سازنده نیز در نظر بگیرد- زیرا اگر آنها مسیرها یا روشهای بخصوص انجام کارها را از بین ببرند، ممکن است سیستم عصبی را مجبور به ایجاد مسیرها و روشهای دیگری سازند و رشد و تکامل غیرمنتظرهای را به آن تحمیل کنند. این جنبه دیگر رشد یا بیماری، مسئلهای است که من شاید تقریباً در هر بیماری میبینم؛ و همین موضوع است که من بسیار مشتاق توصیفش در اینجا هستم.
فهرست مطالب:
فصل اول: سرگذشت نقاش کوررنگ فصل دوم: آخرین هیپی
فصل سوم: زندگی جراح
فصل چهارم: دیدن و ندیدن
فصل پنجم: چشمانداز رویاهای او
فصل ششم: اعجوبهها فصل هفتم: انسانشناسی در مریخ
جهان ریاضی ما یک سفرنامه است. روایتِ سفری است اعجابانگیز در زمان و مکان، از دورترین گذشتۀ قابلتصور تا زمان حال و آیندۀ بسیار دور، از ذرات کوچکتر از اتم تا ابعاد کهکشانی و بسیار فراتر از آن.
نام اصلی: Our Mathematical Universe: My Quest for the Ultimate Nature of Reality نوشته: مکس تگمارک
ترجمه: میثم محمدامینی
ناشر: فرهنگ نشر نو
موضوع: ریاضیات، کیهان شناسی، فیزیک
چاپ اول: ۱۴۰۲ تعداد صفحه: ۶۱۹
مکس تگمارک در این کتاب یافتههای جدیدِ کیهانشناسی و مکانیک کوانتومی را با زبانی ساده و روشن و بدون اتکا به فرمولهای ریاضی توضیح میدهد. سوای سبک خاص نویسنده که با دوری کردن از لحن خشک و سردِ مرسوم در نوشتههای علمی، خواننده را در تجربیات شخصی و عاطفیِ خود در طول این سفرِ فکری همراه میکند، جهان ریاضی ما تفاوت مهم دیگری نیز با سایر کتابهای ترویج علم دارد. تگمارک در این کتاب، افزون بر توضیح نظریههای استاندارد فیزیک، از مرزِ آخرین یافتههای علم فراتر میرود و فرضیۀ بلندپروازانۀ خودش به نام «فرضیۀ جهان ریاضی» را توضیح میدهد و میکوشد از آن دفاع کند. مطابق این فرضیه، کل واقعیت اساساً یک ساختارِ ریاضی است.
تگمارک در مباحث مقدماتی کتابش میگوید «اگر زندگیام در مقام فیزیکدان فقط یکچیز به من آموخته باشد، این است که حق با افلاطون بود: فیزیک جدید کاملا روشن کرده که ماهیت غاییِ واقعیت آن چیزی نیست که به نظر میآید. اما اگر واقعیت آن چیزی نیست که تصور میشد باشد، پس چیست؟ میان واقعیت درونی ذهن ما و واقعیت بیرونی چه رابطهای برقرار است؟ میان واقعیت درونی ذهن ما و واقعیت بیرونی چه رابطهای برقرار است؟ تمام چیزها نهایتا از چه ساخته شدهاند؟ همه اینها چهطور کار میکنند؟ چرا؟ آیا اینها همه معنایی دارند؟ اگر بله، چه معنایی؟»
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم: صحبت درباره فضای نامتناهی بس است. درباره بخش مربوط به ماده نامتناهی در پیشفرض مربوطه چه میتوان گفت؟ پیش از تورم، زیاد پیش میآمد که بگویند ما انسانها جایگاه بخصوصی را در کیهان اشغال نکردهایم و برای توجیه این ادعا به اصلی موسوم به اصل کوپرنیکی متوسل شوند: اگر اطراف اینجا کهکشانها وجود دارند، پس همهجا باید کهکشان وجود داشته باشد.
مشاهدات اخیر در این باره چه گفتنیای دارند؟ بهطور خاص، ماده در مقیاسهای کلان چقدر یکنواخت توزیع شده است؟ در مدل «جهان جزیرهای» که فضا نامتناهی است اما تمام ماده به یک ناحیه متناهی محدود شده، تقریبا تمام اعضای چندجهانی سطح I خواهند مُرد، چون از چیزی تشکیل نشدهاند جز فضای خالی. اینگونه مدلها در طول تاریخ محبوب بودهاند. در ابتدا آن جزیره زمین بود و اجرام آسمانیِ دیدنی با چشم غیرمسلح، و در آغاز قرن بیستم آن جزیره شد بخش شناختهشده از کهکشان راه شیری. مدل جزیرهای را مشاهدات اخیر نابود کرده است. نقشههای سهبعدی کهکشانی فصل پیش نشان دادهاند ساختار کلانمقیاسِ خارقالعاده مشاهدهشده (گروهها و خوشهها و ابرخوشههای و دیوارهای کهکشانی) در ابعاد بزرگتر جای خود را به یکنواختیِ ملالآوری میدهد که هیچ ساختار منسجمی بزرگتر از ۱ میلیارد سال نوری در آن نیست. اینکتاب با ۶۱۹ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۵۸۰ هزار تومان منتشر شده است.
فهرست کوتاه مطالب:
۱- واقعیت چیست؟ ۲- جایگاه ما در فضا
۳- جایگاه ما در زمان
۴- جهان ما در قالب اعداد
۵- خاستگاههای کیهانی ما
۶- به چندجهانی خوش آمدید
۷- لگوهای کیهانی
۸- چندجهانی سطح III
۹- واقعیت درونی، واقعیت بیرونی و واقعیت اجتماعی
۱۰- واقعیت فیزیکی و واقعیت ریاضی
۱۱- آیا زمان خیالی باطل است؟
۱۲- چند جهانی سطح IV ۱۳- زندگی، جهان ما و همه چیز
خودآگاهی چیست؟ بسیاری این سؤال را مهمترین پرسش بشر در عصر حاضر میدانند. چه دانشمند باشید چه نباشید، خودآگاهی معمای مهمی است. برای هر یک از ما، تجربه خودآگاهانهمان تنها چیزی است که وجود دارد.
نام اصلی: Being You: A New Science of Consciousness نوشته: آنیل ست
ترجمه: عهدیه عبادی
ناشر: سایلاو
موضوع: آگاهی، مغز انسان
سال انتشار: ۱۴۰۲ تعداد صفحه: ۳۰۸
بدون آن اصلاً چیزی وجود ندارد؛ نه جهان، نه خویشتن، نه درون و نه بیرون. طرز فکر ما در مورد خودآگاهی، همه جنبههای زندگی ما را تحتتأثیر قرار میدهد. علم خودآگاهی چیزی کمتر از داستان کیستی ما نیست؛ اینکه من بودن یا تو بودن چیست و اینکه اصلاً چرا چیزی شبیهِ «بودن» وجود دارد. کاوش آنیل ست در مسیر افشای اسرار خودآگاهی، داستان یکی از هیجانانگیزترین تلاشهای علمی و فلسفی قرن بیستویک را به تصویر میکشد. او با تلفیق فلسفه، زیستشناسی، علوم شناختی، علوم اعصاب و هوش مصنوعی استدلال میکند که مغز ما نوعی ماشین پیشبینی است که همواره جهانمان را میسازد و سپس اشتباهاتمان را تصحیح میکند، به این معنا که حس ما در مورد خویشتن، از بدنمان سرچشمه میگیرد. بر اساس نظریه آنیل ست،خودآگاهی نوعی توهم کنترلشده و بهترین حدس مغز برای ساختن آینده است. به این ترتیب، ما پیوسته در دنیایی از حدس و گمان به سر میبریم.
طرز فکر ما در مورد خودآگاهی، همه جنبههای زندگیمان را تحت تأثیر قرار میدهد. علم خودآگاهی چیزی کمتر از داستان کیستی ما نیست؛ اینکه من بودن یا تو بودن چیست و اینکه اصلاً چرا چیزی شبیهِ «بودن» وجود دارد. این کتاب درباره علوم اعصاب خودآگاهی است؛ تلاش برای درک اینکه چگونه میتوان جهان درونی تجربه ذهنی را با فرآیندهای بیولوژیکی و فیزیکی جاری در مغز و بدن توضیح داد و مرتبط دانست.
آنیل ست، محقق و پروفسور علم اعصاب (نوروساینس) در کتاب «تو بودن» به عنوان بک مطالعه میان رشتهای جذاب با تلفیق فلسفه، زیستشناسی، علوم شناختی، علوم اعصاب و هوش مصنوعی استدلال میکند که مغز ما نوعی ماشین پیشبینی است که همواره جهانمان را میسازد و سپس اشتباهاتمان را تصحیح میکند، به این معنا که حس ما در مورد خویشتن، از بدنمان سرچشمه میگیرد. آنیل ست قلم جذاب و گیرایی دارد؛ بهتدریج ایدههای بدی مانند پانسایکیسم و نظریه اطلاعات یکپارچه را حذف میکند و درعینحال، برای ایده بسیار خوب خود استدلال میآورد- اینکه خودآگاهی نوعی توهم کنترلشده است، بهترین حدس مغز برای ساختن آینده.»
در گذشته، عموماً خودآگاهی را به انسانها نسبت میدادند و حیوانات را به عنوان ربات های گوشتی بدون توانایی تفکر درباره وجود خودشان در نظر می گرفتند. به این ترتیب حیوانات فاقد خویشتن و خودآگاهی به شمار میآمدند و اغلب از آن ها به عنوان «ماشین های حیوانی» یاد می شد. آنیل ست، کاملا با این تعریف مخالف است، از نظر او خودآگاهی با زنده بودن در ارتباط است و نه هوش:
من با این باور موافق نیستم. از دید من، خودآگاهی بیشتر با زنده بودن ارتباط دارد تا باهوش بودن. ما دقیقاً به این دلیل خویشتن خودآگاه هستیم که ماشین جانوری هستیم. من این استدلال را مطرح خواهم کرد که تجربههای تو بودن یا من بودن، از روش مغز برای پیشبینی و کنترل حالت درونی بدن پدید میآید. ذات خویشتنی نه ذهن منطقی است و نه روح غیرمادی، بلکه نوعی فرآیند بیولوژیکی عمیقاً تجسمیافته است؛ فرآیندی که زیربنای احساس سادهی زنده بودن است که اساس همه تجربههای ما از خویشتن و درواقع، هر تجربه خودآگاهانهای را شکل میدهد. تو بودن به معنای واقعی کلمه با بدن شما ارتباط دارد.
فهرست مطالب:
بخش اول: سطح ۱-مسئله واقعی
۲-اندازهگیری خودآگاهی
۳- فی
بخش دوم: محتوا
۴-ادراک از درون به بیرون
۵-جادوگر شانس
۶-سهم بیننده
بخش سوم: خویشتن
۷-روان اشفتگی
۸-منتظر خودتان باشید
۹-ماشین جانوری بودن
۱۰- ماهی در آب
۱۱-درجات آزادی
بخش چهارم: دیگری
۱۲-فراسوی انسان ۱۳-ذهنهای ماشینی
“گوریل نامرئی” شاید مهمترین کتابی باشد که در زمینه باورهای شهودی و خطاهای ادراکی ما تاکنون نوشته شده است.
نام اصلی: The Invisible Gorilla: How Our Intuitions Deceive Us نوشته: دانیل سایمونز – کریستوفر چابریس
ترجمه: عهدیه عبادی
ناشر: سایلاو
موضوع: روان شناسی، مغز انسان
سال انتشار: ۱۴۰۱ تعداد صفحه: ۳۶۰
کریستوفر چابریس و دانیل سایمونز، خالقان یکی از مشهورترین آزمایشهای روانشناسی جهان، با تلفیق داستانهای خواندنی و یافتههای علمی، حقیقت مهمی را به ما منتقل میکنند: ذهن ما آن گونه که ما فکر میکنیم کار نمیکند و باورهای شهودی ما اغلب اشتباه هستند.
آزمایش گوریل نامرئی را می توان مشهورترین آزمایش روانشناسی در جهان نامید. کریستوفر چابریس و دانیل سایمونز نویسندگان این کتاب به خاطر طراحی این آزمایش جایزه ایگ نوبل را دریافت کردند.این آزمایش نه تنها در مدت کوتاهی در کتاب های درسی و کلاس های روان شناسی در سراسر جهان گنجانده شد بلکه پای آن تا برنامه های تلویزیونی مشهور و مجلات متعدد سراسر جهان هم باز شد. آنها با استفاده از دانشجویان، فیلم کوتاهی ساختند که در آن، افراد در قالب دو تیم به هم پاسِ بسکتبال میدادند. یکی از تیمها پیراهن سفید و دیگری پیراهن مشکی به تن داشت. بلافاصله پس از پایان ویدئو از شرکتکنندگان خواسته میشد تعداد پاسها را گزارش دهند با این همه اصلا تعداد پاس ها مهم نبود. در نیمههای ویدئو، یکی از دانشجویان دختر با لباس کامل گوریل وارد صحنه میشود، وسط بازیکنان میایستد، رو به دوربین میکند، با مشت به سینهاش میکوبد و سپس خارج میشود. او حدود ۹ ثانیه در صحنه است.
شگفت آنکه، تقریباً نیمی از شرکتکنندگان در مطالعه ما متوجه گوریل نشده بودند! این آزمایش پسازآن بارها، تحت شرایط متفاوت، با مخاطبان متنوع و در کشورهای مختلف تکرار شد، اما نتایج همیشه یکسان بوده است؛ حدود نیمی از مردم گوریل را نمیبینند. چگونه افراد نمیتوانند گوریلی را ببینند که مستقیماً جلوی آنها راه میرود، رو به آنها میکند، به سینهاش مشت میکوبد و دور میشود؟ چه چیزی باعث نامرئی شدن گوریل میشود؟ این خطای ادراک، ناشی از عدم توجه به یک شیء غیرمنتظره است و ازاینرو جامعه علمی آن را «کورتوجهی» مینامد. این نام آن را از انواع کوری ناشی از نقص سیستم بینایی متمایز میکند. در اینجا، گرچه افراد گوریل را نمیبینند، اما چشمهایشان مشکلی ندارد. درواقع، زمانی که توجه خود را به منطقه یا جنبه خاصی از دنیای دیداری خود اختصاص میدهند، معمولاً متوجه اشیاء غیرمنتظره نمیشوند، حتی اگر این اشیاء غیرمنتظره، بارز و مهم باشند و درست در برابر دیدشان ظاهر شوند.
دلیل محبوبیت این آزمایش این است که به شکلی طنزآمیز، چیزی غیرمنتظره و عمیق را در مورد ما آشکار میکند؛ اینکه جهان خود را چگونه میبینیم- و چه چیزهایی را نمیبینیم.
گوریل نامرئی راههای بیشماری را به ما نشان میدهد که شهودمان از طریق آن ما را را فریب میدهند، بااینحال این کتاب چیزی بیش از کاتالوگ خطاهای انسانی است. پس از خواندن این کتاب، این توانایی را خواهید داشت که نگاهی به پشت پرده بیندازید و چرخدندههای ریز حاکم بر افکار و باورهای خود را ببینید. وقتی خطاهای ادراکی روزمره را بشناسید، دنیا را متفاوت خواهید دید و تفکر واضحتری درباره آن خواهید داشت. خواهید دید که چگونه خطاهای ادراکی بر افکار و اعمال شما و همچنین بر رفتارهای اطرافیان شما تأثیر میگذارند و وقتی روزنامهنگاران، مدیران، تبلیغکنندگان و سیاستمداران در تلاش برای ایجاد ابهام یا متقاعدسازی، از خطاهای ادراکی سوءاستفاده- آگاهانه یا تصادفی- میکنند، متوجه خواهید شد. آشنایی با خطاهای ادراکی روزمره باعث میشود بتوانید با در نظر گرفتن محدودیتها- و تواناییهای واقعی- ذهنتان، روش زندگی خود را از نو تنظیم کنید. در نهایت، با کنار زدن پردههایی که درک ما از خودمان و جهان را مخدوش میکنند، خواهید توانست- شاید برای اولین بار- با واقعیت ارتباط برقرار کنید.
فهرست مطالب کتاب:
فصل اول: فکر میکنم میدیدم فصل دوم: مربی که خفه میکرد
فصل سوم: وجه اشتراک شطرنجبازان باهوش و مجرمان احمق
فصل چهارم: آیا باید بیشتر شبیه کارشناس هواشناسی باشیم یا مدیر صندوق پوششی؟
فصل پنجم: نتیجهگیری شتابزده
فصل ششم: به سرعت باهوش شوید! نتیجهگیری: افسانه شهود
هندسهای عجیب و ناآشنا وجود دارد که با هر چیزی که تا اکنون میشناختید، متفاوت است. این هندسه فراکتالی نام دارد. در این هندسه، یک موجود هندسی میتواند دارای بُعد کسری باشد و نیز پیچیدگی بینهایت داشته باشد.
اسرار فراکتال
نویسنده: میلاد اسکندردوست
موضوع: فراکتال، برخالها
تاریخ انتشار: تیر ۱۴۰۲
تعداد صفحه: ۱۷۳
قیمت: ۲۵۵۰۰ تومان
نسخه PDF
فراکتال یک الگوی بیپایان است که خود را در مقیاسهای مختلف تکرار میکند، این ویژگی خود تشابهای (-Self Similarity) نام دارد. فراکتال بهغایت پیچیده است، میتوانید به داخل زوم کنید و همان شکل را برای همیشه پیدا کنید. بهطور شگفتانگیز، فراکتالها بهشدت ساده هستند. فراکتال با تکرار یک فرآیند ساده دوباره و دوباره انجام و ساخته میشود.
“بنوئیت مندلبروت” ریاضیدان بزرگ لهستان – فرانسه – آمریکایی بود. بنوئیت مندلبروت در این تفکر بود که علم جدیدی را برای توصیف ناهمواری، بینظمی و چیزهایی که واقعاً غیر اقلیدسی هستند، ایجاد کند. کشف هندسه فراکتال توسط مندلبروت راهی کاملا جدید برای مطالعه و توصیف دنیای طبیعی میباشد. این دانش مدرن راهی را نیز برای علوم جدید باز کرده است. فراکتالها از لحاظ زیبایی لذتبخش هستند، اغلب زیبایی خیره کننده را در ظریفترین شیوهها نشان میدهند. کشف مندلبروت یکی از زیباترین دستاوردهای نوع بشر است.
فراکتالها در بسیاری از ساختارهای طبیعی مثل برف دانهها، کوهها، ابرها، ریشه، تنه و برگ درختان، رویش بلورها در سنگ های آذرین، شبکه آبراه ها و رودخانه ها، رسوبگذاری الکتروشیمیایی، رویش توده باکتری ها و سیستم عروق خونی، DNA و… دیده میشوند و با آنها میتوان پدیدههای طبیعی بسیاری را تشریح، تفسیر و پیش بینی کرد.
کتاب اسرار فراکتال(Secrets of fractals) با محوریت کشفیات بنوئیت مندلبروت نوشته شده، البته بسیاری از ریاضیدانان در نظریه فراکتال سهیم میباشند اما این بنوئیت بود که بیشترین کشف، تأثیر و پژوهش عمیق را در مورد جهان فراکتالی به انجام رسانید. او همچنین کاشف مشهورترین و اعجابانگیزترین فراکتال یعنی مجموعۀ مندلیروت است که تقریبا بنیان و اساس تمام فراکتالها محسوب میشود.
فهرست مطالب:
تاریخچه فراکتال و ریاضیدانان تاثیرگذار بنوئیت مندلبروت
نویسنده در کتاب مغز سبک مغز، به بسیاری از کارهای مضحک مغز ابله ما و تاثیری که بر زندگی روزمره ما میگذارند میپردازد.
نام اصلی: Idiot Brain: What Your Head Is Really Up To
نوشته: دین برنت
ترجمه: دکتر معصومه ملکیان
ناشر: سایلاو
موضوع: مغز انسان
سال انتشار: ۱۴۰۲
تعداد صفحه: ۳۱۲
“دین برنت” از همان آغاز کتاب مغز سبک مغز، ضمن ابراز همدردی با هر آنکس که مغزی دارد، به بسیاری از مشکلاتی اشاره دارد که انسانها درنتیجه سهلانگاری و حماقت مغزشان ناگزیر با آن روبهرو میشوند. به گفته او مغز ما بهشدت ترسو است و ما را بیدلیل از چیزهایی بیخطر مثل سایه روی دیوار میترساند؛ به رژیم غذایی ما، خواب ما و حرکات ما گند میزند؛ متقاعدمان میکند که بینظیریم در حالیکه نیستیم؛ نیمی از چیزهایی که درک میکنیم را از خودش سرهمبندی میکند؛ وقتی از چیزی هیجانزده میشویم ما را به انجام کارهای غیرمنطقی وامی دارد؛ به لطف مغز احمقمان با سرعتی باورنکردنی دوستانی پیدا میکنیم و در یک چشم بر هم زدن به همه آنها پشت میکنیم؛ زیر سایه مغز ابلهمان، انواع تئوریهای توطئه را باور میکنیم و به یک مشت خرافات ایمان میآوریم؛ حافظهمان، که انقدر به آن اتکا میکنیم، در اصل موجود خودخواهی است که با دستکاری خاطرات ما، آنها را جوری تغییر میدهد که خوشایند ما باشد.
بدتر از همه این که مغز سبک مغز ما همهی این سوتیها را زمانی میدهد که کاملا درست کار میکند. این مغز شگفتانگیز ما، در روابط عاطفی هم حسابی کار دستمان میدهد. اصلا چرا باید بعد از به هم خوردن یک رابطه عاشقانه، روزها به حالت جنینی روی مبل بیفتیم و فقط هرازگاهی دستمان را برای پاک کردن اشکها بلند کنیم؟ مغز ما باعث میشود ایمان بیاوریم که در جهان عدالت جاریست در حالی که هر روز می بینیم آدمهای پست زندگی خوبی دارند و خیلی از آدمهای خوب در فلاکت دست و پا میزنند و…
فهرست کوتاه مطالب:
۱- کنترلهای ذهن ۲-هدیه حافظه ( رسید را نگه دار)
۳-ترس: چیزی برای ترسیدن وجود ندارد
۴- فکر میکنید باهوش هستید، درست است؟
۵- آیا فکر میکردید به چنین فصلی در این کتاب برسید؟
۶- شخصیت: یک مفهوم آزمایشی
۷- آغوش گروه! ۸- وقتی مغز دچار مشکل میشود
استیون کلرت، نویسندۀ این کتاب، معتقد است پیوستگی ذاتی انسان با طبیعت، یک حق مادرزاد است که باید پرورش یافته و شکوفا شود. برای بشر صاحب دانش و اختیار، رابطه اجباری بیمعناست. پس آنچه مورد نیاز است تعاملی آگاهانه و مستمر است.
نام اصلی: Birthright: People and Nature in the Modern World
نوشته: استیون کلرت
ترجمه: عبدالحسین وهابزاده – سیدمصطفی چشمی – روشنک شهریاری
ناشر: فرهنگ نشر نو
موضوع: بومشناسی انسانی — فلسفه؛ انسان
چاپ اول: ۱۴۰۰
تعداد صفحه: ۳۸۴
کودکی، دوران تأثیرات ماندگار در همه عمر است. خوب یا بد، شادمانه یا غمبار، هرچه باشد، تا آخر عمر همراه و همزاد ماست؛ چون منبعی از الهام یا زنجیری ستبر بر پای که همراهیمان میکند و سرچشمه زاینده و انگیزه و میل به حرکت، یا سنگ پیش پایمان میشود. ازجمله تجربیات ماندگار کودکی نحوۀ ارتباط با طبیعت است؛ سنگ و خاک و آب و گِل، حیوان و گیاه، تجربۀ بازی زیر باران و برف، بودن در محیطهای باز و بسیاری از همکنشیهای دیگر با عناصر طبیعت، بهتنهایی یا با دیگر همبازیان، چیزی است که در شکلگیری این تجربه نقش بازی میکند.
به همین دلیل تجربه کردن طبیعت در کودکی را باید یک حق مسلم مادرزاد دانست؛ همچون حق برخورداری از والدین، سرپناه، آب و غذای سالم، چرا که عینا مانند آنها تأثیر بود و نبودش بر زندگی دیرپاست و کمبودش را در بزرگسالی بهدشواری، آن هم ناقص، شاید بتوان جبران کرد. استیون کلرت در کتاب «حق مادرزاد» با بهرهگیری از مهمترین یافتههای علمی، همراه با تجربیات و نظرگاه شخصی خود، نسبت طبیعت را با اساسیترین مفاهیم حیات انسانی همچون خرد و نفرت و بهرهکشی و معنویت و کودکی و جز آنها میکاود و بر این باور است که تمایل ذاتی ما به طبیعت محصول نیاز ذاتی ما به آن است که طی تاریخ تکاملیمان شکل گرفته است. اما این تمایل ذاتی نیز باید آموخته شود تا کارکردش به چشم بیاید.
فهرست کتاب:
۱- جذابیت ۲- خرد
۳- نفرت
۴- بهرهکشی
۵- علاقه
۶- استیلا
۷- معنویت
۸- نمادگرایی
۹- کودکی
۱۰- طراحی ۱۱- اصول اخلاقی و زندگی روزمره